تجربه معلّمان حرفه ای

Experience of Professional Teachers

تجربه معلّمان حرفه ای

Experience of Professional Teachers

تجربه معلّمان حرفه ای

عمل معلّمی برای معلّمانی که به آن به منزله فرصتی برای اعتلای آموزش و رشد شخصی نظر می کنند، سرشار از تجربه های نادری است که آگاهی از آنان برای دانشجو معلّمان و معلّمان دو خاصیت دارد:
1. آشنایی با تجربه خاص؛
2. کسب انگیزه و اعتماد برای عمل خلّاقانه در موقعیت های واقعی تربیت.
وبلاگ پیش رو، متن مصاحبه کتبی و تصویری از تجربیّات معلّمان حرفه ای، سرآمد و پیشکسوت ایران، بالاخص استان مازندران است
که توسط اینجانب، همکاران و دانشجو معلّمان دانشکده فاطمة الزهراء (س) قائمشهر و دانشکده شهید رجایی بابل وابسته به دانشگاه فرهنگیان در اجرای تکالیف عملکردی واحد درسی " تجربه های خاص حرفه ای در آموزش ابتدایی" تهیه و ثبت شده است. که تلاشی برای شناسایی معلّمان نادر و قدر شناسی از آنان نیز محسوب می شود و پیوندی بین نسل های معلّمان ایجاد می کند.
ضمن سپاس از بازدیدکنندگان محترم، استدعا می شود علاوه بر ارائه نظرات ارزنده خود، در صورت استفاده از متن حق امانت داری را رعایت نموده و با ذکر مأخذ ما را در اعتلای این امر مهم یاری نمایند./ انشاءالله

آخرین نظرات

۲۸ مطلب با موضوع «دانشجویان علوم تربیتی 12» ثبت شده است

تجربه ای که از محبوب ترین معلّمم آموختم /  مارال یوسفیان

مهدی تقی پور حیدری | سه شنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۸، ۰۲:۳۷ ب.ظ

   تجربه ای که می خوام ازش بنویسم را از خانم سکوتی معلّم دبستان نیایش یاد گرفتم. خانم سکوتی معلّم کلاس سوم من بود.

   او اوّلین معلّمی بود که دوستش داشتم.چون او معلّمی بود که با مهر و محبت یاد می داد. به همین سادگی! و من به عنوان کسی که در آینده نزدیک قرار است معلّم باشم؛ می خواهم این تجربه را برای خود سرلوحه ی تمام تجربه ها قرار دهم.

   معلّمان کلاس اوّل و دوم من سرد و عبوس وبدخلق بودند وحالا که به آن روزها فکر می کنم می فهمم که این برای یک معلّم ابتدایی عیب بزرگی ست. بی تفاوتی و بی مهری نسبت به بچه های ابتدایی سبب آزار دیدن روح آن ها و تلخ شدن ساعاتی که در مدرسه هستند می شود. که این یعنی خراب شدن نیمی از روز بچه ها.

   اما خانم سکوتی مهربان بود. او بسیار دوست داشتنی بود چرا که بسیار بچه ها را دوست داشت.و همین علاقه درس دادن و درس یاد گرفتن را شیرین می کرد. میل به شرکت در گفت و گو های کلاسی را زیاد می کرد. و سختی ها را آسان می کرد.

   از رفتن به کلاس چهارم واهمه داشتم برای همین تمام تابستان را دعا کردم خانم سکوتی معلّم سال چهارم من هم باشد. و مهر ماه بود که فهمیدم دعایم مستجاب شده است.

مش

  • مهدی تقی پور حیدری

معاون حواس جمع/ صبا باباجان تبار بایی

مهدی تقی پور حیدری | سه شنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۸، ۰۱:۴۷ ب.ظ

زهرا رشیدپور هستم معلّم بازنشسته آموزش و پرورش از شهرستان بابل.

   در یکی از سالهای خدمتم سال 84، در یکی از مدارس دخترانه بندپی، معاون شدم یکی از عادتهای من صمیمیت با بچه ها بود. تقریبا 2یا 3ماه از سال تحصیلی گذشته بود که متوجّه شدم یکی از دانش آموزان پایه سوم به نام مریم که همیشه شاگرد پرجنب و جوش و فعّالی بود و هر زنگ تفریح پیش من می آمد و حرف میزد،  ساکت و منزوی شده. از معلّمش جویا شدم و او هم این موضوع را تأیید کرد و نگران بود. با مدیر صحبت کردم او هم تعجّب کرد.

   در یک زنگ تفریح او را بغل کردم و از او پرسیدم که خیلی وقت است پیش من نیامده و دلیلش چیست؟ بغض کودکانه ای کرد و حرفی نزد. نگرانی ام بیشتر شد.

    بعد از پیگیری ها متوجه شدم که چند وقتی  است که مادرش دچار بیماری سرطان شده و اوضاع خانه شان برایش خوب نیست.

   یک روز جمعه تصمیم گرفتم و سرزده به خانه شان رفتم وقتی مادرش او را از خواب بیدار کرد با چشمان متعجّبش به من ذل زد و بعد خود را در آغوش من انداخت و من صورتش را غرق بوسه کردم. همین طور که او را در آغوش داشتم به او گفتم برای اینکه مادرش را خوشحال کند باید شاد و خوشحال باشد تا مادرش زودتر خوب شود.گفتم من هم هستم و کمکت میکنم .

   از آنجایی که مریم درک بالایی داشت قول داد؛ از آن روز مریم من دوباره همان شاگرد بازیگوش و فعّال مدرسه شد و من هم سعی میکردم تا جایی که ممکن است محبّت لازم را به او بکنم تا نبود مادرش کمتر به چشم بیاید.

  • مهدی تقی پور حیدری

تشویق به گرفتن ستاره ی بیشتر - کاری از خانم خانی

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۴:۳۵ ب.ظ
به نام خدا  یک معلم پایه سوم ابتدایی در روستای نقیب کلا واقع در  شهرستان بابل به نام سرکار خانم مرضیه خانی کار بسیار جالبی را انجام داده اند. تجربه ایشان حول محور تشویق دانش آموزان به انجام تکالیف مدرسه است.
از آنجایی که دانش آموزان عموما در  آوردن تکالیف کاهلی و سستی و از انجام آنها شانه خالی می کنند،این معلم برای رفع این مشکلات از دفترچه ارتباط که در اکثر مدرارس توزیع می شوند استفاده سودمند کردند.به این روش که برای دانش آموزان تاریخ شروع و پایانی به طور مثال شنبه تا چهارشنبه را مشخص کردند و با دانش آموزان قرار گذاشتند که اگر دانش آموز در این تاریخ تمام تکایف خود را انجام دهد ستاره میگیرد و هنگامی که تعداد این ستاره ها به 10 عدد رسید ،این دانش آموز به عنوان شاگرد منظم و منضبط سر صف صبحگاهی معرفی می شود و جایزه دریافت می کند.و بالعکس دانش آموزی که تکالیف خود را در تاریخ مشخص انجام ندهد معلم برایش یک خط قرمز در دفترچه یادداشت میکند.واگر تا آخر هفته خط قرمز در دفترچه اش نباشد یک ستاره میگیرد و اگر خط قرمز داشته باشد ستاره نمی گیرد. با این کار به ظاهر ساده وسهل معلم در دانش آموزان انگیزه ایجاد کرد تا دانش آموزان به انجام تکالیف خود مقید شوند. 
 نرگس مسیح پور، فائزه تیمورپور، فاطمه شوبکلایی
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۶:۳۵
  • مهدی تقی پور حیدری

از املا کلاس تا املا زندگی/منا عمرانی

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۱:۲۳ ب.ظ
مصاحبه ای با سرکار خانم سردشتی  انجام دادم که تجربه زیر را بیان کردند: خانم سردشتی آموزگار پایه ی اول دبستان غیردولتی شهرستان رامسر است.ایشان 34سال سابقه کار دارد که 30 سال آن را در پایه اول ابتدایی خدمت کرد. تجربه اولی که ذکر کردند مربوط به سال 91 بود که در واقع یک تجربه آموزشی – رفتاری محسوب می شود.از جمله کارها واقداماتی که  خانم سردشتی برای رفع مشکل اختلالات یادگیری بیش فعالی (کم توجهی) یکی از دانش آموزانش انجام داد، تهیه یک دفتر املای معلم بود. ایشان دفتر املای معلم را در اختیار تک تک دانش آموزانش  قرار می داد تا نوشتن املا را در کنار معلم خود تجربه کنند. از آنجایی که دانش آموزان ابتدایی وابستگی بسیاری نسبت به معلم خود دارند از این کار خانم سردشتی بسیار استقبال کردند واز اینکه یک املا را در کنار معلم خود تجربه می کردند بسیار خوشحال بودند.
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۲۳
  • مهدی تقی پور حیدری

انسان سازی ، تجربه ی اوست . . ./ سیده مهسا پورآقاجان حسینی _ مهدیه کیا

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۱:۰۵ ب.ظ
اسفندماه سال یکهزاروسیصدونودوچهار  هجری شمسی بود ، ما دانشجویان ترم سه ، دانشگاه فرهنگیان ، به مدرسه دخترانه  ابتدایی شهید گردکلی شهرستان نوشهر رفتیم تا از یک معلم جوان مصاحبه بگیریم . هنگامی که پایمان را در حیاط مدرسه گذاشتیم آنچه بیش از همه « مدرسه ابتدایی » را فریاد می زد ، سروصداهای پرشوروهیجان دانش آموزان بود .کلاس های مدرسه ، سالن ها وراهروهای مدرسه ، حال و هوای دم عید را داشت . سفره های هفت سین ، عید را به تصویر می کشید.
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۰۵
  • مهدی تقی پور حیدری

تدریس تلفیقی/منا رمضان نژاد

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۳۶ ب.ظ
کسی که من او را به عنوان معلم باتجربه انتخاب کردم سرکار خانم لیلا تیرپور معلم پایه دوم شهرستان بابلسر هستند که 24 سال سابقه تدریس دارند و لیسانس خود را در رشته آموزش ابتدایی و فوق لیسانس خود را در رشته برنامه ریزی دارند.روشی که ایشان برای تدریس خود انتخاب کرده اند یک روش تلفیقی است که سعی می کنند درس ریاضی را با هنر تلفیق کنند چون معتقدند کودکان با کارورزی و دست ورزی درس را بهتر به خاطر می سپارند؛ به طور مثال برای تدریس مبحث ساعت درس ریاضی ابتدا از دانش آموزان می خواهند که یک تلق و ماژیک و دستمال داشته باشند، خود معلم در این روش ساعت را روی برگه می کشد و به دانش آموزان می دهد که این ساعت ها عقربه ندارند، بعد از آنها می خواهد که ساعت هایی را که می خواند روی تلق با ماژیک نشان دهند که ابتدا از ساعت و اعداد رند استفاده میکند و از همینجا ضعف دانش آموزان نمایان می شود..این کار به مدت یک هفته، هرصبح تکرار می شود.بعد از اعداد رند به دقیقه ها میرسیم مثلا معلم از دانش آموز می خواهد ساعت 8:20 را نشان دهد..برای مبحث هایی مثل نیم و ربع، قبل، بعد، مانده هم می توانیم از این دایره که شماره گذاری شده استفاده کنیم..اینطور که دانش آموز دایره را به دو قسمت و بعد چهار قسمت مساوی تقسیم میکند و به این طریق مفهوم نیم و ربع را درک میکند.برای یادگیری مفهوم کسر نیز معلم از دانش آموز میخواهد که یک قسمت از آن چهار قسمت را رنگ کند تا این مفهوم در ذهنش جا بیفتد..
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۳۶
  • مهدی تقی پور حیدری

جعبه اخلاقی جادویی/سیده مینا موسوی

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۲۵ ب.ظ
این تجربه مربوط به آموزگار خانم سجادی با 23 سابقه ی تدریس در پایه های ابتدایی می باشد. این تجربه در سال 1393 در مدرسه ی شهید مصطفی خمینی شهرستان رامسر اتفاق افتاد.
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۲۵
  • مهدی تقی پور حیدری

آموزش الفبا/شیما محمودی ثانی

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۱۲ ب.ظ
تجربه مورد نظر من درباره ی تدریس حروف الفبا است که برای اینکه جالب تر و هیجان انگیز تر تدریس کنیم حروف جدیدی ک قرار است مورد اموزش قرار گیرد تحت عنوان یک میهمان وارد کلاس میشود و بچه ها با میهمان جدید که معلم به انها معرفی میکند اشنا میشوند و برایش در خانه ی الفبا خانه ای پیدا میکنند .
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۱۲
  • مهدی تقی پور حیدری

کارت های تشویقی / آزاده باقرزاده - عاطفه محمودیان - نسیم علی محمد پور

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۱۶ ق.ظ
معلم مربوطه ، خانم ثابت  قدم معلم پایه ی ششم ابتدایی دبستان دخترانه ی فرید رامسر است
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۱:۱۶
  • مهدی تقی پور حیدری

آب سیاه/زینب رستمی

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۷:۴۰ ق.ظ
من زینب سالاریان معلم شهرستان نور هستم و در شهر رویان مشغول به کارم و 19 سال سابقه تدریس در پایه های ابتدایی و به خصوص سال چهارم را دارم.
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۷:۴۰
  • مهدی تقی پور حیدری

یک معلم،دو تجربه/فاطمه فیاضی/الهه مقیمی

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۵:۲۲ ق.ظ
به نام یزدان پاک تجربه آموزرشی سرکار خانم مریم ریاضیان خانم مریم ریاضیان  آموزگار پایه اول ابتدایی دبستان دخترانه شاهد چالوس در یک روز زیبای بهاری من و دوستم را در کلاس درس خود پذیرفت و دو تجربه خود یکی در زمینه آموزشی و دیگری تربیتی را برایمان بازگو کرد که در ادامه آن را از زبان خودشان خواهیم خواند:
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۵:۲۲
  • مهدی تقی پور حیدری

ترس/ فاطمه وکیلی

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۲:۳۱ ق.ظ
باسمه تعالیتجربه ای که مطالعه می کنید مربوط است به: سرکار خانم : سودابه اشکانی معلم پایه: اول ابتدایی دبستان دخترانه شاهد تنکابن  سنوات : 23 سال زمان تجربه : سال 1388 مکان تجربه : دبستانی در یکی از روستا های شهرستان تنکابن مساله:             در ابتدای سال تحصیلی  با ورود به کلاس متوجه دانش آموزی به نام فاطمه شدند که طرز نشستنش عجیب ، در خود جمع شده و کز کرده بود. نسبت به این رفتار فاطمه کنجکاو شدند و برای آشنایی بیشتر با مدیر صحبت کردند چرا که  علاوه بر گذراندن پیش دبستانی در آن مدرسه، در پایه اول هم تکرار داشت. ایشان تمام کار های فاطمه را تحت نظر داشت و از دانش آموزان پایه دوم که در سال گذشته هم کلاسی او بودند در مورد او پرس وجو می کرد. که نتیجه ی بررسی هایشان این بود که فاطمه فردی پرخاشگر ، ناسازگار و ثمره ی ازدواجی فامیلی بوده؛ همچنین صاحب برادری استثنایی بود که در مدرسه ی کودکان استثنایی تحصیل می کرد. فاطمه در دروس حفظی قوی و در دروس محاسباتی و رفتار ضعیف بود. سال قبل برخورد شدیدی با یکی از هم کلاسی هایش داشت و از ترس او حتی گاهی در زنگ های تفریح به حیاط نمی رفت.
  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۲:۳۱
  • مهدی تقی پور حیدری

از محبت خارها گل می شود/ فاطمه تقی زاده

مهدی تقی پور حیدری | جمعه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۱:۳۹ ب.ظ
با مراجعه به دبستان پسرانه شهید گشتاسبی آمل با یکی از معلمان با تجربه این مدرسه، خانم سیده طاهره توفیقی که 15 سال سابقه فعالیت دارند و چند سال است که در پایه سوم ابتدایی تدریس می کنند، مصاحبه کردم. ایشان از جمله معلمانی هستند که با عشق و علاقه در این حرفه مشغول کار هستند، لذا در شروع هر سال تحصیلی با در نظر گرفتن پیشرفت دانش آموزان در علم و فناوری، سعی می کنند همواره بر معلومات خویش بیافزایند و با بهره گیری از روش های تدریس نوین و تجربه های موفق دیگران، در کار خود موفق تر شوند. ایشان یکی از تجربه های موفق سال های اخیر را برایم بیان کردند،که بدین شرح بود :
  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۰۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۳۹
  • مهدی تقی پور حیدری

دوست رضا/ زهرا بهرامی فر- زهرا مجیدی- زهرا ذبیحی نژاد

مهدی تقی پور حیدری | جمعه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۹:۲۱ ق.ظ
خانم سیده محبوبه ساداتیان با سابقه 23سال تدریس در آموزش وپرورش شهرستان جویبار در همه ی پایه های مقطع ابتدایی تدریس کردند و سه سال اخیر نیز در پایه ی اول تدریس میکنند.تجربه ی ایشان مربوط میشود به سال 93 وپایه ی اول که برای دانش آموزی به اسم رضا اتفاق افتاد.خانم ساداتیان فرمودند:رضا دانش آموزی گوشه گیر بود و به سوالاتم پاسخ نمیداد و مدام به فکر فرو میرفت وهمچنین م.قع خواندن او متوجه شدم که لکنت زبان نیز دارد.من با مشاهده ی رفتار او تصمیم گرفتم...
  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۰۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۹:۲۱
  • مهدی تقی پور حیدری

مداد عشق/زهرا اخروی،سارا اسمعیلی

مهدی تقی پور حیدری | جمعه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۸:۴۷ ق.ظ
به نام خداوند مهربانی ها...جناب آقای حسین فرهادی محلی،آموزگار مقطع ابتدایی با سی سال سابقه در تدریس تمام پایه های این مقطع از تجربه شیرین خود میگویند:در مدرسه ای از روستاهای شهرستان نکا،دانش آموزی داشتم که از نوشتن و دست گرفتن مداد بشدت میترسید.و از این موضوع رنج میبرد.
  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۰۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۸:۴۷
  • مهدی تقی پور حیدری

تنبیه کارساز نیست/فاطمه کلوانی/اقای احمد حسین زاده

مهدی تقی پور حیدری | جمعه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۸:۳۵ ق.ظ
اقای احمد حسین زاد با 9 سابقه ی تدریس و 20سال سابقه ی مدیریت مدرسه ابتدایی یک تجربه از تدریس در مقطع 5 ابتدایی را برایم بیان کردند: در ان سال یک دانش اموز به نام عباس که کلاس پنجم بود داشتم. او کودکی ریز نقش و شلوغ بود و پدرش دامداری داشت او که بیشتر اوقات تکالیفش را انجام نمی داد و در درس خواندن کم کاری می کرد. من برای کمک به او راه های مختلفی را پیش گرفتم و همواره برای هر درسش که کاری می کرد اورا تشویق و به او هدیه می دادم این کار را ادامه دادم تا جایی که نه تنها این روش بلکه روش های دیگر نیز هیچکدام نتیجه ای نداد و تنها راه باقی مانده برایم تنبیه بدنی بود. روزی او را به دفتر فراخواندم و علت را از او جویا شدم ولی او سکوت کرد به او گفتم دست خود را جلو بیاور و به پشت دست او با خط کش دو ضربه زدم. او که مرا اق مدیر می خواند گفت: اق مدیر این دوتا به من مزه داد. من به او گفتم وقتی فردا درست را بخوانی بیشتر به تو مزه می دهد. فردا شد و او نزد من امد و گفت: اق مدیر دوتا پشت دست من بزن... من که تعجب کرده بودم علت این کار را خواستم. او گفت: من درس را اماده نیستم و امدم جلو جلو تنبیه شوم. در انجا بود که من متوجه شدم تنبیه بدنی کارساز نیست و تنها راه باقی مانده دوستی با اوست. دوهفته بعد؛ در کلاس او را به جلو فرا خواندم او گفت من اماده نیستم. من گفتم: اشکالی ندارد من می خواهم توجلو بیایی و کمک حال من باشی. بعد مدتی او متوجه شد که این کم کاری به خودش ضربه می زند و به من قول داد درسش را بخواند و از من راه حل خواست و علت کم کاری خود را کمک به پدر در کار دامداری بیان کرد. من به او گفتم:  بهتر است یک برنامه ریزی خوب انجام دهیم. تو بعد مدرسه که به خانه رسیدی 10 دقیقه استراحت کن و بعد به گاوها برس و بعد حداقل یک ساعت را درس بخوان و اونیز این برنامه را قبول و شروع به اجرای ان کرد. حدودا یک ماه گذشت؛ عباس هر روز درسخوان تر شد و رفتار پر خاشکری خود را رها کرد و جزو بهترین های کلاس من شد. من از این مسئله درس گرفتم که باید همواره در حل مشکلات صبور،ارام و نیز با محبت باشم.
  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۰۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۸:۳۵
  • مهدی تقی پور حیدری

دانش آموز گوشه گیر - سارا تقیان الموتی و خاطره زمین پیما

مهدی تقی پور حیدری | جمعه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۶:۲۶ ق.ظ
با نام و یاد خداوند بزرگ تهیه کنندگان: سارا تقیان الموتی - خاطره زمین پیما           علوم تربیتی  12 خاطره ی آقای محمد علی تقیان آموزگار بازنشسته آموزش و پرورش شهرستان تنکابن این خاطره مربوط به اوایل خدمتم در آموزش و پرورش منطقه کلاردشت در روستای اچکا می باشد که معلم پایه دوم ابتدایی بودم. در همان اوایل مهر ماه وقتی با دانش آموزان کار می کردم متوجه انزوا و گوشه گیری یک دانش آموزی به نام عزت الله شدم. این انزوا باعث شده بود که از لحاظ درسی هم ضعیف بود. این قضیه باعث رنجم می شد می خواستم این انزوا را هرطور که هست از بین ببرم. خواستم با خودش صحبت کنم، که متوجه شدم تمایلی به صحبت کردن ندارد و همیشه کم حرف است. نامه ای نوشتم و از اولیایش درخواست کردم که به مدرسه تشریف بیاورد . هنگامی که با مادرش صحبت کردم متوجه شدم که پدرش فوت کرده و مادرش در خانه مردم کار می کند و از لحاظ درسی نمی تواند به عزت الله رسیدگی کند. احساس کردم که شاید یکی از دلایل انزوای این پسر همین باشد. از خداوند بزرگ خواستم که در این راه به من کمک کند تا به طریقی این انزوا را از بین ببرم. در ابتدا چیزی که به ذهنم رسید این بود که یک روز به دانش آموزانم گفتم که من خودم را معرفی می کنم و شما هم مثل من خودتان را معرفی کنید. به ترتیب خود را معرفی کردند تا نوبت به عزت الله رسید و خود را خیلی ضعیف معرفی کرد و نتوانست مثل بقیه دانش آموزان باشد، با این حال این کار در آن جلسه باعث شد یک قدم به جلو پیش بروم. در زنگ ورزش بعد از آموزش اولیه فوتبال به بچه ها، از بچه ها خواستم که تیم فوتبال تشکیل دهیم و خواستم که خودم هم جزو یکی از اعضاء تیم شوم. در تیمی که خودم بودم عزت الله را که هیچ تیمی حاضر به قبول کردن آن نبودند، آوردم و آن را به عنوان یکی از اعضاء تیمم قرار دادم در همین بازی هم سعی می کردم به ایشان پاس دهم گرچه در اوایل پاس ها را خراب می کرد ولی در نهایت با چند تا پاس خوبش با تشویق من مواجه شد. این قضیه باعث شد که اعتماد به نفسش افزایش پیدا کند. کار دیگر این بود که در پرسش های کلاسی سعی می کردم که از ایشان در سوالات شفاهی، سوالاتی را که بلد بود پرسش کنم و با تشویق من و دانش آموزان دیگر رو به رو می شد، این کار هم برای بالا بردن اعتماد به نفس موثر واقع شد. تا اینکه به دانش آموزانم گفتم می خواهم برای کلاس نماینده ای انتخاب کنم و از دانش آموزانم پرسیدم که چه کسی دوست دارد نماینده شود و دیدم که اکثر بچه ها دست خود را بالا آوردند و از بچه ها خواستم که قرعه کشی کنم و اسامیشان را در برگه ای نوشتم و اسم یک نفر را انتخاب کنم. من هم به تعداد بچه های کلاس اسم عزت الله را نوشتم و از میانشان یک برگه را بیرون آوردم و در کلاس اعلام کردم که اسم عزت الله در این قرعه به بیرون آمد و بقیه اسامی را در سطل زباله نریختم بلکه در جیبم قرار دادم تا دانش آموزان نخواند . وظایف مربوط به نماینده بودن را به عزت الله گفتم و ابتدا آن ها را به صورت ضعیف و بعدها توانست به صورت کامل انجام دهد. و به او گفتم که یکی از خصوصیات نماینده این است که نمراتش خوب باشد تا نمرات املاء و درس های دیگرش پیشرفت کند. خودش هم در این کار زحمت کشید و استعداد بالقوه ای را که داشت به بالفعل تبدیل کرد. خدمت گزار مدرسه در جریان کارهای من و عزت الله بود. روزی از او خواستم که به عزت الله املاء بگوید. خدمت گزار هم از هرجایی که دوست داشت املاء گفت و در این املاء عزت الله نمره ی بسیار خوبی را کسب کرد. من و همه ی دانش آموزان خوشحال شدیم و تشویقش کردیم، من هم جایزه ای را به عزت الله دادم. این باعث شد که اعتماد به نفسش بالا رفت.      پایان
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۶:۲۶
  • مهدی تقی پور حیدری

دانش آموز ناسازگار(فاطمه ملکی ،مه سیما گل چوبیان)

مهدی تقی پور حیدری | پنجشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۳۷ ق.ظ
اقای تیمور دانشفر معلم پرورشی پایه ابتدایی مدرسه ی قرانی امام رضا(ع) واقع در شهرستان نور با بیست و دو سال سابقه کار می باشند که تجربه ای که برای ما بیان کردند به شرح زیر می باشد: در سال تحصیلی93-94 بود که من تدریس درس قران پایه ششم ابتدایی را بر عهده داشتم تقریبا اوایل سال تحصیلی بود که دانش اموز جدیدی به نام کیان به کلاس من امد که او به علت مشکل ناسازگاری با کارکنان مدرسه و دانش اموزان به مدرسه ی ما انتقال داده شده بود
  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۰۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۱:۳۷
  • مهدی تقی پور حیدری

معجزه تشویق/سحر امیری

مهدی تقی پور حیدری | پنجشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۰۶ ق.ظ
خانم جعفری معلم پایه دوم ابتدایی از شهرستان قائمشهر روستای ارطه ،یکی از تجربه های خود را به شرح زیر بیان می کند:ایشان دانش آموزی به نام امیر حسین داشتند که،این دانش آموز دچار مشکل خانوادگی بود.مادر و پدر امیر حسین به طور جداگانه زندگی میکردند و همچنین مادرش ،متاسفانه بیمار روانی بود. مادرش هرز گاهی به مدرسه می آمد و دادو بیداد می کرد و با خانم جعفری دعوا می افتاد و جو مدرسه را متشنج می کرد . امیر حسین به علت جو نامطلوبه خانه و خجالت از رفتار مادرش ،به درس اهمیت نمیداد. خانم جعفری در بیاناتش متذکر شدند هرگز به روی امیرحسین نمی آوردند که مادر مریض دارد ،و به امیر حسین می گفتند ،هیچ اشکالی ندارد که مادرت با من این رفتار را می کند،تو فقط درسه خود را بخوان تا من خوشحال شوم. ایشان به کمک مدیر مدرسه هدایایی برای امیر حسین تهیه کردند و هر چند وقت یکبار به علت پیشرفته درسیه امیر حسین هدیه ای به او می دادند. این کار خانم جعفری باعث شد امیر حسین در آن سال با توجه به مشکلاته خانوادگی اش ، در درسش موفق شود.
  • مهدی تقی پور حیدری

بیست عروسکی/مینافدایی

مهدی تقی پور حیدری | پنجشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۸:۴۹ ق.ظ
به نام خداخانم فاطمه غواصی معلم پایه ابتدایی با 25 سال سابقه کار و 4 سال تدریس در پایه ی سوم ابتدایی در شهرستان فریدونکنارتجربه ی خود را اینگونه بیان می کنند:تجربه ای که برایتان بیان میشود مربوط به 6 سال گذشته است.تعداد کمی از دانش آموزانم در درس املا دچار مشکل شده و بی انگیزه بودند:
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۸:۴۹
  • مهدی تقی پور حیدری