تجربه معلّمان حرفه ای

Experience of Professional Teachers

تجربه معلّمان حرفه ای

Experience of Professional Teachers

تجربه معلّمان حرفه ای

عمل معلّمی برای معلّمانی که به آن به منزله فرصتی برای اعتلای آموزش و رشد شخصی نظر می کنند، سرشار از تجربه های نادری است که آگاهی از آنان برای دانشجو معلّمان و معلّمان دو خاصیت دارد:
1. آشنایی با تجربه خاص؛
2. کسب انگیزه و اعتماد برای عمل خلّاقانه در موقعیت های واقعی تربیت.
وبلاگ پیش رو، متن مصاحبه کتبی و تصویری از تجربیّات معلّمان حرفه ای، سرآمد و پیشکسوت ایران، بالاخص استان مازندران است
که توسط اینجانب، همکاران و دانشجو معلّمان دانشکده فاطمة الزهراء (س) قائمشهر و دانشکده شهید رجایی بابل وابسته به دانشگاه فرهنگیان در اجرای تکالیف عملکردی واحد درسی " تجربه های خاص حرفه ای در آموزش ابتدایی" تهیه و ثبت شده است. که تلاشی برای شناسایی معلّمان نادر و قدر شناسی از آنان نیز محسوب می شود و پیوندی بین نسل های معلّمان ایجاد می کند.
ضمن سپاس از بازدیدکنندگان محترم، استدعا می شود علاوه بر ارائه نظرات ارزنده خود، در صورت استفاده از متن حق امانت داری را رعایت نموده و با ذکر مأخذ ما را در اعتلای این امر مهم یاری نمایند./ انشاءالله

آخرین نظرات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مقطع ابتدایی» ثبت شده است

تدریس مکعب ها در ریاضی توأم با تجسّم ذهنی، تصویری و عملی / سید حسن میکائیلی

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۸، ۰۶:۱۷ ب.ظ

   سید حسن میکائیلی کچپی، با 3 سال سابقه معلمی در مقطع ابتدایی پایه ششم در مدرسه شهید سید محمّد حسینی لسفیجان شهرستان: نور - شهر چمستان؛ 
   در تدریس سطح و حجم مکعّب و مکعّب مستطیل، بیشتر دانش‌آموزان در یاگیری آن مشکل دارند. برای اینکه دانش‌آموزان آن را به خوبی یاد بگیرند، بهتر است از فعالیت‌های مجسّم(عملی) و همچنین برای تکمیل فرایند یادگیری از فعالیت‌های نیمه مجسّم(تصویری) و مجرّد(ذهنی) استفاده‌کنیم.
   قبل از شروع تدریس:

      _ برای ایجاد انگیزه موسیقی شادی در کلاس پخش کردم ؛

      _ چند دقیقه‌ای با دانش‌آموزان نرمش انجام دادیم؛

      _ همچنین با بیان خاطره‌ی شاد، دانش‌آموزان را مهیای‌ تدریس کردم.
   تدریس خود را با بیان سوال شروع کردم؛ حجم و سطح کلاس را چگونه به دست می‌آوریم؟  دانش‌آموزان به اندازه‌ی دانسته‌ها و توانایی خودشان به سوال پاسخ دادند. 
_ دانش‌آموزان برای انجام فعالیت عملی به صورت گروهی نشستند؛

_ وسایل مورد نیاز(مقوای شطرنجی، قیچی، چسب و ...) را آماده کردند.

_ با راهنمایی بنده شروع به درست کردن مکعّب و مکعّب مستطیل کردند. در حین ساختن مکعّب و مکعّب مستطیل متوجّه شدند که مکعّب از چند مربّع و مکعّب مستطیل از چند مستطیل تشکیل شده است و چگونه می‌توان سطح و حجم آن‌ها را به دست آورد. در پایان فعالیت عملی، گروه‌ها مساحت و حجم مکعّب و مکعّب مستطیلی که خودشان ساخته بودند را به دست آوردند.
_ در ادامه‌ی فعالیت عملی، کلاس‌ها و اتاق‌هایی از مدرسه را برای هر گروه مشخّص کردم. تا هر گروه با استفاده از متری که سر گروه با خود داشت، مساحت و حجم اتاق‌های خواسته شده را به دست آورند. گروه‌ها به خوبی توانستند مساحت و حجم اتاق‌های خواسته شده را به دست آورند. 
_ برای تثبیت یادگیری از فعالیت‌های نیمه مجسّم(تصویری) استفاده کردم. با استفاده از محتوای آموزشی(پاورپوینت) تدریس خود را ادامه دادم. در پاورپوینت چگونگی ساخت مکعّب و مکعّب مستطیل  و شیوه‌ی به دست آوردن سطح و حجم آ‌ن‌ها را به صورت تصویری به نمایش گذاشتم.

   در پایان کار از دانش‌آموزان خواستم تا فعالیت و کار درکلاس  مربوط به مبحث سطح و حجم مکعّب و مکعّب مستطیل را انجام دهند. با بررسی‌هایی که انجام دادم، متوجه شدم بیشتر دانش‌آموزان فعالیت و کار درکلاس کتاب درسی را به درستی انجام دادند.

  • مهدی تقی پور حیدری

تجربه ای که از محبوب ترین معلّمم آموختم /  مارال یوسفیان

مهدی تقی پور حیدری | سه شنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۸، ۰۲:۳۷ ب.ظ

   تجربه ای که می خوام ازش بنویسم را از خانم سکوتی معلّم دبستان نیایش یاد گرفتم. خانم سکوتی معلّم کلاس سوم من بود.

   او اوّلین معلّمی بود که دوستش داشتم.چون او معلّمی بود که با مهر و محبت یاد می داد. به همین سادگی! و من به عنوان کسی که در آینده نزدیک قرار است معلّم باشم؛ می خواهم این تجربه را برای خود سرلوحه ی تمام تجربه ها قرار دهم.

   معلّمان کلاس اوّل و دوم من سرد و عبوس وبدخلق بودند وحالا که به آن روزها فکر می کنم می فهمم که این برای یک معلّم ابتدایی عیب بزرگی ست. بی تفاوتی و بی مهری نسبت به بچه های ابتدایی سبب آزار دیدن روح آن ها و تلخ شدن ساعاتی که در مدرسه هستند می شود. که این یعنی خراب شدن نیمی از روز بچه ها.

   اما خانم سکوتی مهربان بود. او بسیار دوست داشتنی بود چرا که بسیار بچه ها را دوست داشت.و همین علاقه درس دادن و درس یاد گرفتن را شیرین می کرد. میل به شرکت در گفت و گو های کلاسی را زیاد می کرد. و سختی ها را آسان می کرد.

   از رفتن به کلاس چهارم واهمه داشتم برای همین تمام تابستان را دعا کردم خانم سکوتی معلّم سال چهارم من هم باشد. و مهر ماه بود که فهمیدم دعایم مستجاب شده است.

مش

  • مهدی تقی پور حیدری

معاون حواس جمع/ صبا باباجان تبار بایی

مهدی تقی پور حیدری | سه شنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۸، ۰۱:۴۷ ب.ظ

زهرا رشیدپور هستم معلّم بازنشسته آموزش و پرورش از شهرستان بابل.

   در یکی از سالهای خدمتم سال 84، در یکی از مدارس دخترانه بندپی، معاون شدم یکی از عادتهای من صمیمیت با بچه ها بود. تقریبا 2یا 3ماه از سال تحصیلی گذشته بود که متوجّه شدم یکی از دانش آموزان پایه سوم به نام مریم که همیشه شاگرد پرجنب و جوش و فعّالی بود و هر زنگ تفریح پیش من می آمد و حرف میزد،  ساکت و منزوی شده. از معلّمش جویا شدم و او هم این موضوع را تأیید کرد و نگران بود. با مدیر صحبت کردم او هم تعجّب کرد.

   در یک زنگ تفریح او را بغل کردم و از او پرسیدم که خیلی وقت است پیش من نیامده و دلیلش چیست؟ بغض کودکانه ای کرد و حرفی نزد. نگرانی ام بیشتر شد.

    بعد از پیگیری ها متوجه شدم که چند وقتی  است که مادرش دچار بیماری سرطان شده و اوضاع خانه شان برایش خوب نیست.

   یک روز جمعه تصمیم گرفتم و سرزده به خانه شان رفتم وقتی مادرش او را از خواب بیدار کرد با چشمان متعجّبش به من ذل زد و بعد خود را در آغوش من انداخت و من صورتش را غرق بوسه کردم. همین طور که او را در آغوش داشتم به او گفتم برای اینکه مادرش را خوشحال کند باید شاد و خوشحال باشد تا مادرش زودتر خوب شود.گفتم من هم هستم و کمکت میکنم .

   از آنجایی که مریم درک بالایی داشت قول داد؛ از آن روز مریم من دوباره همان شاگرد بازیگوش و فعّال مدرسه شد و من هم سعی میکردم تا جایی که ممکن است محبّت لازم را به او بکنم تا نبود مادرش کمتر به چشم بیاید.

  • مهدی تقی پور حیدری