تجربه معلّمان حرفه ای

Experience of Professional Teachers

تجربه معلّمان حرفه ای

Experience of Professional Teachers

تجربه معلّمان حرفه ای

عمل معلّمی برای معلّمانی که به آن به منزله فرصتی برای اعتلای آموزش و رشد شخصی نظر می کنند، سرشار از تجربه های نادری است که آگاهی از آنان برای دانشجو معلّمان و معلّمان دو خاصیت دارد:
1. آشنایی با تجربه خاص؛
2. کسب انگیزه و اعتماد برای عمل خلّاقانه در موقعیت های واقعی تربیت.
وبلاگ پیش رو، متن مصاحبه کتبی و تصویری از تجربیّات معلّمان حرفه ای، سرآمد و پیشکسوت ایران، بالاخص استان مازندران است
که توسط اینجانب، همکاران و دانشجو معلّمان دانشکده فاطمة الزهراء (س) قائمشهر و دانشکده شهید رجایی بابل وابسته به دانشگاه فرهنگیان در اجرای تکالیف عملکردی واحد درسی " تجربه های خاص حرفه ای در آموزش ابتدایی" تهیه و ثبت شده است. که تلاشی برای شناسایی معلّمان نادر و قدر شناسی از آنان نیز محسوب می شود و پیوندی بین نسل های معلّمان ایجاد می کند.
ضمن سپاس از بازدیدکنندگان محترم، استدعا می شود علاوه بر ارائه نظرات ارزنده خود، در صورت استفاده از متن حق امانت داری را رعایت نموده و با ذکر مأخذ ما را در اعتلای این امر مهم یاری نمایند./ انشاءالله

آخرین نظرات

دانش آموز ناسازگار(فاطمه ملکی ،مه سیما گل چوبیان)

مهدی تقی پور حیدری | پنجشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۳۷ ق.ظ
اقای تیمور دانشفر معلم پرورشی پایه ابتدایی مدرسه ی قرانی امام رضا(ع) واقع در شهرستان نور با بیست و دو سال سابقه کار می باشند که تجربه ای که برای ما بیان کردند به شرح زیر می باشد: در سال تحصیلی93-94 بود که من تدریس درس قران پایه ششم ابتدایی را بر عهده داشتم تقریبا اوایل سال تحصیلی بود که دانش اموز جدیدی به نام کیان به کلاس من امد که او به علت مشکل ناسازگاری با کارکنان مدرسه و دانش اموزان به مدرسه ی ما انتقال داده شده بود کیان فرزند طلاق بود و با برادران ناتنی خود و جدا از والدینش زندگی می کرد او از مشکلات شدید خانوادگی و اقتصادی رنج می برد به طوری که در کنار تحصیل مشغول به کار بود و به خاطر مشکلات مذکور سه سال از تحصیل بار مانده بود و سه از هم کلاسی های خود بزرگتر بود و این خود می توانست عاملی باشد که میزان ناسازگاری او با سایر دانش آموزان را تشدید کند و هم چنین دانش آموزان کلاس هم چون از قبل با او هم کلاس نبودند از شیوه ی رفتار و نحوه ی برخورد او اشنایی نداشتند. ما برای حل مشکل ناسازگاری کیان دو راه حل را در پیش گرفتیم اول انکه کیان را تحت نظر گرفتیم و در ساعات درسی یا ساعات تفریح با همکاری سایر کارکنان به طور خصوصی با او صحبت می کردیم ، با او همدردی می کردیم و به او مشاوره می دادیم و به او نشان می دادیم که او را درک می کنیم همچنین با سایر هم کلاسی های او هم به طور جداگانه حرق میزدیم و از ان ها می خواستیم تا بیشتر کیان را درک کنند و با رفتار او کنار بیایند تقریبا دو سه ما طول کشید تا بچه ها با کیان همراه شوند. راه حل دوم این بود که در مدرسه به کیان مسئولیت دهیم مثلا او را نماینده کلاس و کاپیتان تیم فوتبال مدرسه کردیم همچنین وقتی از او اشتباهی سر می زد او را تنبیه نمی کردیم و سعی می کردیم به جای ان از روش تشویق و دادن جایزه استفاده کنیم نتیجه ی این کارها این شد که سرانجام بعد از سه ماه کیان در کلاس توانست دوستانی پیدا کند هم چنین روند پیشرفت تحصیلی او رو به بهبود رفت و معلم نیز از عملکرد او راضی بود و مشکل اصلی او که ناسازگاری بود تا حد زیادی بهبود یافت اما مشکل اقتصادی او همچنان پا برجا بود و او حتی با مشکل تغذیه روبه رو بود که باعث شد ما گاهی او را پیش دبیران بیاوردیم تا همراه انان غذا بخورد تا حداقل  در مدرسه با مشکل غذایی روبه رو نباشد
  • مهدی تقی پور حیدری