تجربه معلّمان حرفه ای

Experience of Professional Teachers

تجربه معلّمان حرفه ای

Experience of Professional Teachers

تجربه معلّمان حرفه ای

عمل معلّمی برای معلّمانی که به آن به منزله فرصتی برای اعتلای آموزش و رشد شخصی نظر می کنند، سرشار از تجربه های نادری است که آگاهی از آنان برای دانشجو معلّمان و معلّمان دو خاصیت دارد:
1. آشنایی با تجربه خاص؛
2. کسب انگیزه و اعتماد برای عمل خلّاقانه در موقعیت های واقعی تربیت.
وبلاگ پیش رو، متن مصاحبه کتبی و تصویری از تجربیّات معلّمان حرفه ای، سرآمد و پیشکسوت ایران، بالاخص استان مازندران است
که توسط اینجانب، همکاران و دانشجو معلّمان دانشکده فاطمة الزهراء (س) قائمشهر و دانشکده شهید رجایی بابل وابسته به دانشگاه فرهنگیان در اجرای تکالیف عملکردی واحد درسی " تجربه های خاص حرفه ای در آموزش ابتدایی" تهیه و ثبت شده است. که تلاشی برای شناسایی معلّمان نادر و قدر شناسی از آنان نیز محسوب می شود و پیوندی بین نسل های معلّمان ایجاد می کند.
ضمن سپاس از بازدیدکنندگان محترم، استدعا می شود علاوه بر ارائه نظرات ارزنده خود، در صورت استفاده از متن حق امانت داری را رعایت نموده و با ذکر مأخذ ما را در اعتلای این امر مهم یاری نمایند./ انشاءالله

آخرین نظرات

ترس/ فاطمه وکیلی

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۲:۳۱ ق.ظ
باسمه تعالیتجربه ای که مطالعه می کنید مربوط است به: سرکار خانم : سودابه اشکانی معلم پایه: اول ابتدایی دبستان دخترانه شاهد تنکابن  سنوات : 23 سال زمان تجربه : سال 1388 مکان تجربه : دبستانی در یکی از روستا های شهرستان تنکابن مساله:             در ابتدای سال تحصیلی  با ورود به کلاس متوجه دانش آموزی به نام فاطمه شدند که طرز نشستنش عجیب ، در خود جمع شده و کز کرده بود. نسبت به این رفتار فاطمه کنجکاو شدند و برای آشنایی بیشتر با مدیر صحبت کردند چرا که  علاوه بر گذراندن پیش دبستانی در آن مدرسه، در پایه اول هم تکرار داشت. ایشان تمام کار های فاطمه را تحت نظر داشت و از دانش آموزان پایه دوم که در سال گذشته هم کلاسی او بودند در مورد او پرس وجو می کرد. که نتیجه ی بررسی هایشان این بود که فاطمه فردی پرخاشگر ، ناسازگار و ثمره ی ازدواجی فامیلی بوده؛ همچنین صاحب برادری استثنایی بود که در مدرسه ی کودکان استثنایی تحصیل می کرد. فاطمه در دروس حفظی قوی و در دروس محاسباتی و رفتار ضعیف بود. سال قبل برخورد شدیدی با یکی از هم کلاسی هایش داشت و از ترس او حتی گاهی در زنگ های تفریح به حیاط نمی رفت. روش ها :·         تقویت نقاط مثبت ·         تضعیف نقاط منفی ·         افزایش توجه به او·         سعی در دوست کردن او با دیگران و افزایش دامنه ی ارتباطات اجتماعی او·         برقراری ارتباط با مادر و کشاندن آن به مدرسه·         صحبت با دانش آموزی که فاطمه از آن می ترسید تا در حیاط کاری به کارش نداشته باشد·         املا را تکی به او می گفتنتیجه :خواندن و نوشتنش بسیار خوب شد و در نشانه ها پیشرفت بسیاری کرد و با موفقیت پایه اول را پشت سر گذاشت و بچه های کلاس با او ارتباط صمیمانه ای برقرار کردند و او را با محبت صدا می کردند. در سال های بعد هم با نمرات خوبی آن را پشت سر گذاشت.
  • مهدی تقی پور حیدری