دانش آموز نابه هنجار من / سیده زهرا جاویده
مهدی تقی پور حیدری | پنجشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۵:۴۹ ق.ظ
خدیجه رشیدی آموزگار پایه دوم دبستان لاله های انقلاب شهرستان محمودآباد هستم ؛ لیسانس روانشناسی ؛ دارای 16 سال سابقه آموزشی و 4 سال در پایه دوم مشغول به تدریس هستم . تجربه آموزشی من درباره دانش آموزی به نام فاطمه است که سال گذشته هم دانش آموز همین دبستان بوده است و من از طریق صحبت با همکاران به این نتیجه رسیدم که این دانش آموز از لحاظ انضباطی واقعا نیاز به حمایت دارد. رفتار فاطمه با دانش آموزان دیگر کمی نابه هنجار بود و این نابه هنجاری به صورت های مختلف نمود میکرد مثلا ضرب و شتم ، گرفتن وسایل دیگر دانش آموزان ، خط زدن مشق دیگران ، گذاشتن مداد لای انگشت بچه ها و...
اوایل سال تحصیلی وقتی که مشغول تدریس یا هرکاری بودم این دانش آموز اصلا حواسش به درس و صحبت های من نبود ، مدام حواسش به کارهای خودش بود مثلا به جای روخوانی فارسی دفتر نقاشی خود را در می آورد یا از کلاس بیرون میرفت یا با بچه های دیگر صحبت میکردیا مقنعه دیگران را میکشید ....تصمیم گرفتم یکسری مسئولیت ها به او بدهم مثلا مبصرش کردم یا رابط من و دفتر شده بود ، پایان هر روز به او میگفتم که از او راضی بودم یا نه اما باز هم پیشرفت چندانی نکرده بود .تصمیم گرفتم از روش های دیگری استفاده کنم تا اینکه یک روز به صورت جدی با فاطمه صحبت کردم و به او گفتم فاطمه دخترم شما الان یک دختر بزرگ و خانمی هستی که کاملا صحبت های من را میفهمی و از تو میخواهم که به صحبت های من گوش کنی ؛ درمورد یک دانش آموز خوب و انتظاراتی که یک معلم یا خانواده از یک دانش آموز میتواند داشته باشد برای او گفتم و حیطه وظایفش را مشخص کردم . از فاطمه خواستم تا به عنوان معلم یار من باشد او را کنار خود نشاندم تا در تیر رس من باشد و اینکه پا به پا ی من در کلاس باید فعالیت میکرد . سپس تصمیم گرفتم به صورت آنی تشویق کنم و اینگونه بود که هر کار مثبتی که انجام میداد بلافاصله با نگاه یا با یک آفرین گفتن یا دست زدن یا معرفی کردن پیش دوستانش تشویقش میکردم و هر روز به خاطر رضایتی که از فاطمه داشتم به او ستاره میدادم و به او گفتم که اگر ستاره هایت به این اندازه برسد از طرف من جایزه میگیری و پیش بچه های مدرسه به عنوان دانش آموز خوب معرفی میشوی . از معاون مدرسه هم خواستم به او مسئولیت بیشتری بدهد و او را مسئول راهرو کند . در این مدت با خانواده وی در ارتباط بودم و متوجه شده بودم فاطمه در خانواده هم از نظر روابط اجتماعی ضعیف است و خانواده اش رفت و آمد چندانی با فامیل ندارند و اینگونه شد که فاطمه یاد نگرفته بود با دور و اطرافش چگونه برخورد کند . بنابراین یکسری راهکار به خانواده اش پیشنهاد کردم که در خانه انجام دهند یا ندهند. این ها باعث شد تا به مرور رفتار فاطمه تغییر کند بصورتی که به عنوان دانش آموز خوب سر صف معرفی شود . و اینگونه شد که با همکاری فاطمه عزیز و مدرسه و بچه ها و خانواده فاطمه به نتیجه ای که میخواستم رسیدم.
- ۹۵/۰۲/۰۲