تجربه معلّمان حرفه ای

Experience of Professional Teachers

تجربه معلّمان حرفه ای

Experience of Professional Teachers

تجربه معلّمان حرفه ای

عمل معلّمی برای معلّمانی که به آن به منزله فرصتی برای اعتلای آموزش و رشد شخصی نظر می کنند، سرشار از تجربه های نادری است که آگاهی از آنان برای دانشجو معلّمان و معلّمان دو خاصیت دارد:
1. آشنایی با تجربه خاص؛
2. کسب انگیزه و اعتماد برای عمل خلّاقانه در موقعیت های واقعی تربیت.
وبلاگ پیش رو، متن مصاحبه کتبی و تصویری از تجربیّات معلّمان حرفه ای، سرآمد و پیشکسوت ایران، بالاخص استان مازندران است
که توسط اینجانب، همکاران و دانشجو معلّمان دانشکده فاطمة الزهراء (س) قائمشهر و دانشکده شهید رجایی بابل وابسته به دانشگاه فرهنگیان در اجرای تکالیف عملکردی واحد درسی " تجربه های خاص حرفه ای در آموزش ابتدایی" تهیه و ثبت شده است. که تلاشی برای شناسایی معلّمان نادر و قدر شناسی از آنان نیز محسوب می شود و پیوندی بین نسل های معلّمان ایجاد می کند.
ضمن سپاس از بازدیدکنندگان محترم، استدعا می شود علاوه بر ارائه نظرات ارزنده خود، در صورت استفاده از متن حق امانت داری را رعایت نموده و با ذکر مأخذ ما را در اعتلای این امر مهم یاری نمایند./ انشاءالله

آخرین نظرات

جفت ماده / دانیال ابراهیمی1

مهدی تقی پور حیدری | جمعه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۵۷ ب.ظ
به نام خدا یکی از خاطرات جالب آموزشی که به ذهنم می رسد مربوط به سال 1375در دبستان شهید میرنیا روستای طوسکلا است. دو تن از دانش آموزان پایه اول که در دو درس املا و ریاضی مردود شده بودند واز جفت ماده استفاده کرده بودند در پایه دوم در کلاس من بودند.ابتدا به خاطر این موضوع به مدیرو اولیا اعتراض کردم که چرا به دو دانش آموز اجازه دادید که به پایه بالاتر بیایند در حالی که این دو درس مهترین درس های پایه اول هستند و جز مقدمات آموزش! با این حال مدیر از من خواست که کاری در حق این دو دانش اموز بکنم. ابتدا تصمیم گرفتم که با اولیای این دو دانش آموز ارتباط برقرار کنم ودر جلسه ای که با اولیا داشتم قراری با آن ها گذاشتم مبنی بر این که اولیا هرهفته ویا هردوهفته یکباربه مدرسه بیایند و وضعیت درسی ورفتاری دانش آموز خود رابه من گزارش دهند و من نیز وضعیت دانش آموز در مدرسه به اطلاع آن ها می رسانم که آیا پیشرفتی داشته اند یا خیر؟ خوشبختانه اولیا دانش آموزان نیز این همکاری راقبول کردند. همچنین از اولیا خواستم که تشویق را نیز مد نظر خود داشته باشند. اگرحتی دانش آموزی در درسی ازنمره یک به دو ارتقا پیدا کرد تشویق گردد هرچند که این نمره نیز بسار پایین است ولی ملاک تشویق باید پیشرفت دانش آموز نسبت به خود باشد نه دیگران. اولیا همکاری خوبی داشتند و جنبه تشویق را نیز در نظر می گرفتند وبنده نیزسعی می کردم در کلاس به اشکال گوناگون تشویق را بگنجانم . از دانش آموزانی که چنین شرایطی را داشتند پرسش سوالات متناسب با سطح یادگیریشان بود تا بتوانند پاسخ دهند و دلسرد نشوند وبا پاسخ دادن به سوالات مورد تشویق من وهم کلاسی های خود قرار می گرفتند. گاهی تشویق با دست زدن و گفتن آفرین بود وگاهی دادن جایزه حتی نه چندان گران مانند یک شکلات ساده. این امر باعث شده بود تا این دو دانش آموز وحتی دیگر دانش آموزان نیز بعد از گذشت چند مدت پیشرفت چشمگیری در درس های خود به خصوص در دو درسی که مردو شده بودند داشته باشند طوری که یک روز مدیراز من شاکی شدوگفت:آقای غلامی با توجه به این که این دو دانش آموز در پایه اول درسشان بسیار ضعیف بوده است پس چرا امسال نمرات بالایی دارند؟ مدیر فکر می کرد که من برای قبولی آن ها نمراتشان را به صورت سوری رد کردم. من هم از موضوع چیزی به مدیر نگفتم و یه روز در زنگ املا از او خواستم تا به کلاسم بیاد و از اتمام املا گفتن از ایشان خواستم تا دفتر این دو دانش آموز را خودشان شخصا تصحیح نمایند. بعد از تصحیح می شد تعجب را در چهره مدیر به وضوح دید. هردو دانش آموز نمره بالایی در حدود18گرفته بودند. مدیر علت موضوع را از من جویا شد ومن هم شیوه کاری را برایش توضیح دادم که بر دو اساس بود: اول تشیق و دوم ارتباط با اولیا. هدف اصلی من این بود که می خواستم قدرت تشویق و این که تنبیه کردن دیگر کارایی چندانی ندارد را بفهمانم. باتشکر.نادعلی غلامی دبیبازنشسته
  • مهدی تقی پور حیدری

نظرات  (۱)

تجربه شماخیلی جالب بود،میخاستم یه پیشنهادبدم اینکه برای درج مطالبتون تو وبلاگ از لینک استفاده کنید.ممنون