تجربه معلّمان حرفه ای

Experience of Professional Teachers

تجربه معلّمان حرفه ای

Experience of Professional Teachers

تجربه معلّمان حرفه ای

عمل معلّمی برای معلّمانی که به آن به منزله فرصتی برای اعتلای آموزش و رشد شخصی نظر می کنند، سرشار از تجربه های نادری است که آگاهی از آنان برای دانشجو معلّمان و معلّمان دو خاصیت دارد:
1. آشنایی با تجربه خاص؛
2. کسب انگیزه و اعتماد برای عمل خلّاقانه در موقعیت های واقعی تربیت.
وبلاگ پیش رو، متن مصاحبه کتبی و تصویری از تجربیّات معلّمان حرفه ای، سرآمد و پیشکسوت ایران، بالاخص استان مازندران است
که توسط اینجانب، همکاران و دانشجو معلّمان دانشکده فاطمة الزهراء (س) قائمشهر و دانشکده شهید رجایی بابل وابسته به دانشگاه فرهنگیان در اجرای تکالیف عملکردی واحد درسی " تجربه های خاص حرفه ای در آموزش ابتدایی" تهیه و ثبت شده است. که تلاشی برای شناسایی معلّمان نادر و قدر شناسی از آنان نیز محسوب می شود و پیوندی بین نسل های معلّمان ایجاد می کند.
ضمن سپاس از بازدیدکنندگان محترم، استدعا می شود علاوه بر ارائه نظرات ارزنده خود، در صورت استفاده از متن حق امانت داری را رعایت نموده و با ذکر مأخذ ما را در اعتلای این امر مهم یاری نمایند./ انشاءالله

آخرین نظرات

ومعلم معجزه می کند.../طاهره جنت فریدونی

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۱:۴۵ ب.ظ
خانم معصومه قدرتی ،یکی از معلمان موفق شهرستان تنکابن،دارای 29سال سابقه ی کار است ودر پایه ی سوم ابتدایی مشغول به خدمت می باشد. خانم قدرتی یکی از خاطرات سال های اول خدمتش رادر یکی از روستا های دوردست تنکابن در حدود سال 76-75بعد از عرض ارادت خدمت تمام فرهنگیان  بازگو می کند: طبق گفته ی ایشان در اولین روز به همراه مدیر وارد کلاس شدند بعد از این که خانم قدرتی به عنوان معلم کلاس معرفی شد کلاس درس آغاز شد.در آغازخانم قدرتی از دانش آموزان خواست  که خود را معرفی کنند.کلاس درس، یک کلاس مختلط24نفره،شامل14 دختر و10نفر پسربود.  هریک از دانش آموزان خود را معرفی کردند ،نوبت به یکی از بچه ها که رسید همه بچه ها یک صدا گفتند :خانم معلم اوخلیل صفری است.دانش آموز از خجالت سرخ شد ونشست.آن روز گذشت فردای آن روز خانم قدرتی بعد از تدریس تصمیم گرفت دفتر وکتاب های دانش آموزان را بررسی کند،چون ایشان بعد از یک ماه از سال تحصیلی وارد مدرسه شده بودند وقبل از آن مدیرمدرسه، امر تدریس را برعهده داشت. دفتر دیکته خلیل را که بررسی کرد متوجه شد خلیل چندتا صفر گرفته است.از این رو اورا خلیل صفری صدا می کردند.خلیل همیشه انتهای کلاس می نشست وعلاقه نداشت در میز اول بنشیند وسرش به خودش مشغول بود.خانم قدرتی در کنار تدریس با خلیل صحبت هایی هم کرد اما با این حال باز دردیکته صفر شد ونمره بقیه درس هایش10تا12بود.خانم قدرتی سعی کرد مادر اورا به مدرسه دعوت کند در پی این دعوت متوجه شد که خلیل مادر بسیار پیری دارد وسال ها پیش پدرش را از دست داده است واز فقرمالی نیز رنج می برد.لذا خانم قدرتی برای حل این مشکل تصمیم گرفت به او نزدیک شود ودست نوازش بر سرش بکشد.به گفته ی ایشان : هرگز دوست نداشتم خلیل را دراین وضعیت ببینم لذا سعی کردم ابتدا ساعتی را به اواختصاص دهم وکتاب بخوانیم را چندبار به تنهایی برایش بخوانم سپس او نیز این کار را برایم تکرار کرد.واز اوخواستم در خانه نیز این کار را انجام د هد.درنتیجه اودر دیکته آن هفته نمره 8گرفت بسیار اورا تشویق کردم وگفتم شما  8 نمره پیشرفت داشتی ،آفرین،به تلاشت ادامه بده.در دیکته هفته بعد خلیل نمره 12را گرفت درحالی که بقه بچه ها نمرات بالای 17داشتند.خانم قدرتی یک جایزه گرفت وبا دعوت از مدیر مدرسه آن را به خلیل داد.این جایزه باعث شد اعتمادبنفس وروحیه خلیل بالا برود ودیگر دوست نداشت انتهای کلاس بنشیند.و دوست داشت میز اول ونزدیک معلمش بنشیند،نمرات او در درس های دیگرهم بالا رفت.خا نم قدرتی در اقدامی دیگر مادر خلیل را که همیشه خلیل را به خاطر ضعف درسی سرزنش می کرد دعوت کرد ودرحضوراو مجددا خلیل را تشویق و ازپیشرفت هایش گفت..دیگرخلیل آن خلیل سابق نبود وباشورونشاط از صبح وارد مدرسه می شد وحتی زنگ تفریح را به حل مشکلات درسی اش اختصاص می داد.درسری بعد خلیل دردیکته نمره 16 را کسب کرد که باعث شد بچه ها خودجوش اورا تشویق  کنند ودیگراوراخلیل صفری صدانکنند.این معلم با تجربه در اقدام آخر با مدیریت مدرسه صحبت کرد وبا دادن جایزه درصف صبحگا هی اورا تشویق کرد.درنتیجه، این اقدامات خا نم قدرتی باعث شد که خلیل که همیشه به خلیل صفری معروف بود در خرداد ماه با معدل 17کارنامه بگیرد.خانم قدرتی می گوید:این تجربه باعث شدمن مورد تشویق مدیر مدرسه قراربگیرم.ویکی از بزرگ ترین موفقیت های کاری من محسوب می شود.این تجربه آنقدر برایم با ارزش بود که باعث شد با وجود گذشت حدود 20سال تمام لحظه لحظه های پیشرفت خلیل ونمره های اخذ شده توسط او در ذهن من باقی مانده است وشیرینی این تجربه مرا به این حرفه علاقه مند تر کرده است.        پایان
  • مهدی تقی پور حیدری