تجربه معلّمان حرفه ای

Experience of Professional Teachers

تجربه معلّمان حرفه ای

Experience of Professional Teachers

تجربه معلّمان حرفه ای

عمل معلّمی برای معلّمانی که به آن به منزله فرصتی برای اعتلای آموزش و رشد شخصی نظر می کنند، سرشار از تجربه های نادری است که آگاهی از آنان برای دانشجو معلّمان و معلّمان دو خاصیت دارد:
1. آشنایی با تجربه خاص؛
2. کسب انگیزه و اعتماد برای عمل خلّاقانه در موقعیت های واقعی تربیت.
وبلاگ پیش رو، متن مصاحبه کتبی و تصویری از تجربیّات معلّمان حرفه ای، سرآمد و پیشکسوت ایران، بالاخص استان مازندران است
که توسط اینجانب، همکاران و دانشجو معلّمان دانشکده فاطمة الزهراء (س) قائمشهر و دانشکده شهید رجایی بابل وابسته به دانشگاه فرهنگیان در اجرای تکالیف عملکردی واحد درسی " تجربه های خاص حرفه ای در آموزش ابتدایی" تهیه و ثبت شده است. که تلاشی برای شناسایی معلّمان نادر و قدر شناسی از آنان نیز محسوب می شود و پیوندی بین نسل های معلّمان ایجاد می کند.
ضمن سپاس از بازدیدکنندگان محترم، استدعا می شود علاوه بر ارائه نظرات ارزنده خود، در صورت استفاده از متن حق امانت داری را رعایت نموده و با ذکر مأخذ ما را در اعتلای این امر مهم یاری نمایند./ انشاءالله

آخرین نظرات

شهرک اعداد / بهاره نقدی زاده

مهدی تقی پور حیدری | دوشنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۵، ۱۲:۴۷ ب.ظ

مریم نقدی زاده از شهرستان بابل در پایه اول، 20 سال سابقه تدریس دارم.

   همه معلم ها تجربه های بسیار زیادی دارند چون در تماس با بچه ها هستند به نظر من معلم های ابتدایی تجربه های بیشتری دارند، چون وقتی می خواهند درس یا موضوعی را برای دانش آموزان قابل درک و فهم کنند سعی می کنند از روش های جذابی استفاده کنند، که ممکن است این روش ها را از جایی یاد گرفته باشند یا اینکه خودشان روش ها را ابداع می کنند و  در همان لحظه فی البداهه به ذهنشان می رسد.

   من یک شاگرد داشتم که اختلال یادگیری داشت و نمی توانست مفهوم اعداد را به خوبی یاد بگیرد.

   پس با خودم فکر کردم که باید راه حلی انتخاب کنم تا در ذهنش این مفهوم پایدار شود.

  • مهدی تقی پور حیدری

حذف پاک کن / یاسمن عباسی

مهدی تقی پور حیدری | دوشنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۵، ۰۲:۰۳ ق.ظ

 

آموزگار: سید رحیم طالشی

پایه: اول دبستان

سابقه تدریس:25سال

سابقه تدریس در اول دبستان: 15سال

شهر:جویبار

 

  تجربه: از کارهای جالب و موفقیت آمیزی که در کلاس همواره انجام می دهم عدم استفاده از پاک کن در کلاس می باشد. که این کار بخصوص در پایه های پایین تر به نظر من ضروری می باشد.  این کار من هم از طرف مسئولین مورد توجه قرار گرفت.

 از نظر من هرچه دانش آموزان از پاک کن کمتر استفاده کنند, دقت وتمرکز آن ها بالارفته و همچنان خوش خط تر می شوند. به طور مثال هرگاه بخواهند کلمه ای را بنویسند وقتی بدانند که نمی توانند خطای خود را اصلاح کنند, با دقت بیشتری می نویسند مثلا برای نوشتن کلمه (بابا) به دقت هجی کرده و می نویسند.

از نظر من پاک کن بر یادگیری تاثیر منفی می گذارد

  • مهدی تقی پور حیدری

خمیازه ممنوع / نوشته یاسمن عباسی

مهدی تقی پور حیدری | دوشنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۵، ۱۲:۲۳ ق.ظ

سید رحیم طالشی آموزگارپایه اول

        یکی از کارهایی که از همان اول مهر در کلاس شروع به انجام آن می کنم، مساله خمیازه کشیدن دانش آموزان است.
    درصورتی که شاگردی خمیازه بکشد با آن برخورد می کنم البته  نه برخورد بدنی بلکه با سیاست های خاص خودم آن هارا متوجه می سازم.
  از آن جایی که زیربنای رفتاری دانش آموزان در اول ابتدایی و پایه های پایین تر مشخص می شود، بیشتر اعمال تربیتی معلم باید در این سنین باشد.
    در اوایل مهر شاگردان با خواب آلودگی به مدرسه می آمدند اما بعد از یکی دو هفته این رفتار کاملا برایشان نهادینه شد که با خمیازه در این کلاس برخورد می شود. پس آن ها   هم به تدریج این رفتار را در خود خاموش کردند.
وقتی شاگردی خمیازه می کشد یعنی دقت و توجه او در آن لحظه کم است و به درس گوش نمیدهد و کلاس برایش ملال آور می باشد.

  • مهدی تقی پور حیدری

ترکیب حروف مانند پنکه/ نگارش زینب طبری

مهدی تقی پور حیدری | دوشنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۵، ۱۲:۱۵ ق.ظ

کوچکی هستم. با ۲۵ سال سابقه که حدود ۱۵ سال در پایه اول سابقه تدریس دارم.

   در طول مدتی که شاگرد داشتم همیشه از ۳۵ نفر بیشتر بودند اما امسال که تعداد آن خیلی کمتر یعنی ۱۷ نفر است نتوانستم خیلی موفق باشم. 

   خواستم یک روشی به کار ببرم تا دانش آموزان بتوانند ترکیب را یاد بگیرند چون در ترکیب خیلی ضعیف هستند. 

   روزی ناگهان یادم آمد که:

    بچه ها! پنکه چگونه حرکت می کند؟ آن ها گفتند خیلی سریع حرکت می کند. 

   گفتم شما هم در ترکیب و حرف زدن و گفتن کلمات برای اینکه حروف ها را جفت کنید و کلمه بسازید مانند پنکه باید سریع عمل کنید مثلا ترکیب (ب +آ)  را جدا از هم نخوانید و (با) تلفظ کنید. 

   از فردای آن روز متوجه شدم که همه دانش آموزان به درک و فهم ترکیب رسیدند و یاد گرفتند اما در به کار بستن کمی تنبل بودند و تند ترکیب کردن و گفتن را بلد نبودند اما به ترتیب و با این روش به سرعت عمل آن ها افزوده شد و یاد گرفتند و با این کار موفق شدم.

 

  • مهدی تقی پور حیدری

روش تدریس من / تهیه کننده زینب طبری

مهدی تقی پور حیدری | دوشنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۵، ۱۲:۱۳ ق.ظ

   من سید رحیم اسماعیلی تالشی هستم آموزگار پایه اول از شهرستان جویبار با سابقه تدریس ۲۵ سال و بالای ۱۵ سال در پایه اول  در خدمت بچه های این شهرستان و بچه های کشورمان ایران هستم.

   در مورد روش تدریس،  همه ی معلم ها از روش های تدریس مختلفی در کلاس استفاده می کنند که یکی از آن ها روش تدریس من است که به این شرح می باشد:

    در درس فارسی برای پرسش همیشه از درس اول تا درس مورد نظر سوال میپرسم. روزی که قرار است درس جدید را تدریس کنم از همه ی درس های پیشین ارزشیابی به عمل می آورم تا مطمئن شوم دانش آموزان مشکلی ندارند و به این ترتیب آموزش درس جدید را شروع میکنم.

 این روش تدریس را در تمامی دروس به کار می بروم تا برای دانش آموزانی که غیبت داشتند یا برای خواندن وقت نداشتند، یادآوری شود. زیرا در گذشته فقط درس مورد نظر را می‌پرسیدم و اگر گذری بر درس های گذشته داشتم  متوجه می شدم که در پاسخ دادن عاجز هستند. به همین دلیل در روش تدریس جدید، همیشه برای پرسش، از درس اول شروع می کردم و تا درس مورد نظر پیش می روم به این ترتیب همیشه درس های قبل مرور می شود و همیشه در ذهن آن ها خواهد ماند.

  • مهدی تقی پور حیدری

محبت قرص آرامش / گرد آورنده:عاطفه السادات بینش طریق

مهدی تقی پور حیدری | دوشنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۵، ۱۲:۰۸ ق.ظ

نام معلم:سرکار خانم ایران طاهری  با ۲۷ سال سابقه آموزگاری

از ایشان خواستم یکی از تجارب خود را در این سال­های کاری انتخاب کرده و در اختیار ما بگذارند ایشان هم پذیرفتند و صحبت هایشان را اینگونه شروع کردند:

سال ۸۹ مانند اغلب سال­ها معلم پایه چهارم شدم و از آنجایی که از سال قبل در آن مدرسه بودم میدانستم یکی از دانش­آموزان سوم که در مدرسه به دانش­آموز ناهنجار معروف بود یکی از دانش­آموزان من خواهد بود.

  می دانستم معصومه همیشه در کلاس روی تک صندلی می­نشیند و بقیه بچه­ها با او دوست نمی­شوند.او با دیگر بچه­ها کنار نمی­آمد و آن­ها را کتک می­زد و درس نمی­خواند و بسیاری از کارهای زشت مدرسه مانند دزدی و ... را به او نسبت می­دادند حتی اگر در آن دفعه کار او نبود. خلاصه معصومه انگشت نمای مدرسه بود.

   وقتی در سال ۸۹ معصومه دانش­آموز من شد او را کنار بقیه دانش­آموزان نشاندم و به بچه­ها گفتم در کلاس ما همه باهم دوست هستند و هیچ­کس جدا نمی­نشیند.به معصومه احترام می­گذاشتم و برای هر کار کوچک او تشویقش می­کردم. 

   با مادر معصومه صحبت کردم  متوجه شدم معصومه قرص آرامش اعصاب مصرف می­کند به او گفتم حتی اگر این­چنین است نگذارد این مسأله بیش از حد در معصومه تلقین شود. چندین بار با مادرش صحبت کردم از او خواستم در درس­ها به او کمک کند و در منزل به او بیشتر احترام بگذارد. اجازه ندهد دیگران به او بی­احترامی کنند. 

  زنگ تفریح­ها گاهی با معصومه صحبت می­کردم یا کمی در درس تمرین می­کردیمبه او محبت می­کردمبه ناظم و مدیر گفته بودم کسی نباید معصومه را از کلاس من بیرون ببرد و به او بی­احترامی کند یا به او تهمت بزند...

روزها به همین شکل می­گذشت و من معجزه را در رفتار معصومه می­دیدم دیگر با بچه­ها کنار می­آمد و شکایت­ها کم شده بود.در درس­هایش پیشرفت کرده بود دیگر از تهمت­ها خبری نبود.حتی سال بعد که از معاون مدرسه درمورد او پرسیدم ایشان گفتند دیگر آن رفتارها در او بروز نکرد و بسیار بهتر شده است.

  • مهدی تقی پور حیدری

عشق ومحبت / نوشته عارفه اسماعیلی

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۵، ۰۸:۰۴ ب.ظ

تجربه­ ای از سرکار خانم مریم جعفرپور با 19سال سابقه معلمی در مقطع ابتدایی

    سال 1391در پایه دوم دانش­ آموزی داشتم که حرف زدن بلد نبود یعنی نمی­توانست جملات را ادا کند حتی زمانی که جمله­ ای به من میگفت چند لحظه باید صبر می­کردم ویا باید دوباره تکرار می­کرد وگاهی اوقات هم دانش آموزان ترجمه­ اش می­کردندکه او چی گفته است. 

   من دیدم دانش آموز عمرش در کلاس دارد به هدر می­رود، از مدیر خواستم او را معرفی کند به مدارس استثنایی، آقای مدیر گفتند: 

  • مهدی تقی پور حیدری

زبان گشایی / نگارش عارفه اسماعیلی

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۵، ۰۷:۴۳ ب.ظ

رقیه جعفرپور هستم با19سال سابقه تدریس در مقطع ابتداییپنج سال در پایه دوم تدریس می­کنم و حدود چهارده سال هم در آمادگی خدمت کردم. 

   یکی از خاطراتی که من دارم در دوره پیش دبستانی سال 86 - 85 بود که دانش آموزی داشتم که خیلی ساکت وخجالتی بود ورفیقی که داشت کرولال بود و با دانش آموزان دیگر رفیق نبود واگر دانش آموزان دیگر کاری انجام می­دادند می­گفتند: زهرا این کار را انجام داده است وچون زهرا هیچ دفاعی از خودش نمی­کرد و سکوت می­کرد ما هم فکر می­کردیم این اشتباه از او سر زده است.

    بنابراین یک روز تصمیم گرفتم او را به حرف بیاورم، زمانی که کاردستی درست می­کردیم تیکه ­های کاغذ رنگی به دانش آموز می­دادم تا به هم بچسباند.تیکه اول را که دادم دانش ­آموزانی که کارشان تمام شده بود گفتند: خانم معلم ما کارمان تمام شد، تیکه بعدی را به ما بدهید، وقتی به دانش آموزان تیکه بعدی کاغذ رنگی را دادم زهرا هم کارش را تمام کرده و دانش­ آموزان دیگر گفتند: زهرا کارش تمام شده است یک تیکه به او هم بدهید ولی من گفتم: هروقت زهرا خودش درخواست کرد من به او می­دهم. هر وقت هر دانش آموزی می­گفت: زهرا کاغذ رنگی می­خواهد شما به او بدهید ولی من بازهم گفتم: هروقت زهرا خودش گفت من به او می­دهم. تا اینکه زهرا دید من خیلی روی حرفم مصمم هستم که خودش باید بگوید ودرخواست کند که خانم معلم به من کاغذ رنگی بده، زبان باز کرد و گفت: خانم معلم، کاغذ رنگی می­خواهم، من هم گفتم: آفرین همین درست است، کاغذرنگی را به او دادم.

    یواش یواش همین زیربنایی شد که زهرا با من صحبت کند. جلسات بعد که دانش آموزان کاری یا اشتباهی می­کردند و میگفتند: زهرا انجام داد! زهرا میگفت: نه خانم معلم من انجام نداده­ ام، حالا کم کم خجالتی بودنش داشت برطرف می­شد و این ادامه پیدا کرد که تا زبان باز می­کرد من تشویقش می­کردم وتاجایی رسید که برنامه صبحگاهی سرصف را که هفته ا ­ی یکباربچه­ های آمادگی اجرا می­کردند، زهرا را می­آوردم سرصف و برنامه صبحگاهی را اجرا می­کرد و هنوزم هم هر وقت می­روم محل خیلی دوست دارد که مرا ببیند و آن روحیه خجالتی ­اش برای همیشه برطرف شد.

  • مهدی تقی پور حیدری

مدرسه زیبا می شود / تهیه کننده: انیسه امیردهی

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۵، ۰۷:۳۴ ب.ظ

تجربه ای از معلم محترم پایه دوم، فریبا بیگلراحمدی با بیست و یک سال سابقه از شهرستان بابل:

   درمراسم آغازین سال تحصیلی 92-93 حضور یک دانش آموز در انتهای صف که در کنار مادرش ایستاده بود، توجهم را به خودش جلب کرد. زمانی که به سمت او رفتم دیدم دانش آموز از ترس شروع به گریه کردن کرد. علت را از مادرش پرسیدم. مادرش گفت:« او سال قبل در یکی از مدارس سمنان درس می خواند. اما به دلیل تنبیه بدنی معلم از مدرسه دلسرد شده بود و ترس او از معلم به گونه ای شده بود که هفته ای دو یا سه جلسه غیبت می کرد. همین موضوع سبب شد که به درسش لطمه وارد شده و در فراگیری حروف و کلمات دچار مشکل شود و به مدرسه نیز علاقه ای نداشته باشد. امسال هم به شرط حضور من در کنارش، راضی به بازگشت به مدرسه شده است.»

   زمانی که موضوع را با مدیر مدرسه درمیان گذاشتم، بودن مادر در کنار دانش آموز را پذیرفت تا دانش آموز به مرور زمان با مدرسه انس یابد. من نیز صندلی مادر و دانش آموز را در کنار خودم قرار دادم تا بر کار آن ها نظارت داشته باشم. 

   روزها گذشت و 

  • مهدی تقی پور حیدری

ضرب سیمین / نوشته غراله اولادی قادیکلایی

مهدی تقی پور حیدری | جمعه, ۱۰ دی ۱۳۹۵، ۰۷:۰۱ ب.ظ

شیده مهدی زاده هستم که در حال حاضر در راهبرد آموزشی و تربیتی مشغول به کار هستم.24 سال در حوزه ابتدایی در پایه های و پنجم و ششم سابقه کار دارم. 

   در  سال 79-80 در شهرستان قائمشهر ، در منطقه ی جاده نظامی در پایه ی پنجم دانش آموزانی داشتم که در زمینه ی  ریاضی به خصوص در مبحث جدول ضرب خیلی مشکل داشتند. به همین دلیل به آنها گفتم هر زمانی که به شما مسئله ای را که دادم ، برگه ای را که می خواهید حل کنید ستونی که مربوط به عدد 9 می شود را در ستون بالا بکشید و به ترتیب بنویسید که مثلا 9 ضربدر 1 می شود 9. 9  ضربدر 2 می شود 18. و به همین ترتیب که در جدول پایینتر می آمدیم گفتم: وقتی به 5 رسیدیم می گوییم 9 ضربدر 5 می شود 45 ، در همین حین، زمانی که قرار بود بگویم 7 ضربدر 9 می شود 63 تا یکی از دانش آموزان که خیلی از نظر درسی ضعیف بود و اسمش هم سیمین بود دستش را بالا برد و گفت: ( اجازه شما الان که 54 و 63 را گفتین من چیزی را متوجه شدم) من گفتم چه چیزی متوجه شدی؟؟ گفت من متوجه شدم که اگر جای یکان و دهگان را عوض کنیم ، به راحتی می توانیم قسمت پایین جدول را پر کنیم. بعد از او خواستم می توانی به جلو بیایی و برایمان توضیح دهی؟

 او به جلو آمد و وقتی که ضرب عدد یک تا پنج در ستون 9 را نوشت جای یکان و دهگان را عوض کرد و پاسخ بقیه اعداد هم بدست آمد. من هم او را تشویق کردم و به بچه ها گفتم از این به بعد زمانی که می خواهید  ضرب ستون 9 را انجام بدهید ، بگویید ضرب سیمین تا اینگونه پاسخ بقیه ضرب ها یادتان بیاید. علاوه بر اینکه او دانش آموز تنبلی بود و ما همیشه اورا تشویق می کردیم ، باعث شد کل کلاس ضرب ستون 9 را کاملا یاد بگیرند. 

  • مهدی تقی پور حیدری

معجزه ی محبت / سیده فاطمه مختاری

مهدی تقی پور حیدری | جمعه, ۱۰ دی ۱۳۹۵، ۰۲:۳۰ ب.ظ

   من سید علی عبداللهی هستم 24سال سابقه ی کار دارم. خاطره ایی که می خواهم خدمت شما تعریف کنم بر می گردد به سال های 84-85. من در آن زمان معلم راهنما بودم. به یکی از مدارس روستایی رفتم. وارد کلاس درس پایه ی چهارم شدم. معلم کلاس ادعا می کرد یکی از دانش آموزانش نه می تواند بخواند , نه می تواند بنویسد و نه در هیچ یک از کارهای کلاسی مشارکت می کند.

   در همان دقایق اولیه کلاس درس ,کمی با معلم صحبت کردیم و ویژگی های شناختی ,اخلاقی و اجتماعی آن دانش آموز را رصد کردیم. برداشت شخصی من براین بود که این دانش آموز بیشتر دچار طلاق عاطفی در کلاس شده است.یعنی کمتر مورد توجه معلم و دیگر دانش آموزان و حتی مدیر مدرسه و چه بسا که مورد بی توجهی والدین قرار می گیرد. چون پدر و مادر او کمی باهم مشکل داشتند. لذا از معلم اجازه گرفتیم و خواستیم که چند بازی سر کلاس درس انجام دهیم و این دانش آموز را پای کار بیاوریم. ببینیم آیا واقعا در شرایطی که دانش آموز مورد توجه قرار می گیرد آیا در کیفیت یادگیری او اثر می کند؟! یا نه واقعا بی توجه است؟!

  • مهدی تقی پور حیدری

دوستی/ سیده فاطمه مختاری

مهدی تقی پور حیدری | جمعه, ۱۰ دی ۱۳۹۵، ۰۲:۱۴ ب.ظ

   اینجانب اکرم خداپرست هستم. مربی پیش دبستانی ,با ده سال سابقه ی کار و کارشناسی ارشد علوم تربیتی هستم.

   آقا مبین سال تحصیلی 91-92 یکی از شاگردان من بود که البته الان برای خودش آقایی شده. اون موقع که کوچکتر بود یکم مرا اذیت می کرد. حالا چطوری اذیت می کرد؟مثلا از در مدرسه فرار می کرد و من هم دنبالش می کردم. او می دوید و من هم به دنبالش می دویدم. من که نمی توانستم او را بگیرم. خلاصه همه به دنبال مبین بودند.

    البته مبین فقط اوایل بیشتر اذیت می کرد. اما من و مبین تصمیم گرفتیم باهم دوست بشویم. به یکدیگر قول داده بودیم وباهم دوست شدیم. مبین هم چند جلسه پیش مشاور رفت و هرکاری که مشاور به او می گفت در کلاس انجام می داد. ما با هم خیلی صمیمی شدیم. کارهای کلاس و بیشتر مسئولیت ها برعهده ی مبین بود تا جایی که بعضی وقت ها به دوستانش در درس های مختلف کمک می کرد. چون پسر باهوشی بود. از آن روز به بعد مبین یکی از بهترین پسرهای من (دانش آموزم)شد. حتی الان که سه سال از آن موضوع گذشته ولی دلمان برای هم تنگ می شود و با هم در ارتباط هستیم .من و مبین هنوز هم دوست های خوبی برای هم هستیم.

 

 

 

  • مهدی تقی پور حیدری

خلاقیت در کاردستی / سیده فاطمه مختاری

مهدی تقی پور حیدری | جمعه, ۱۰ دی ۱۳۹۵، ۰۲:۰۸ ب.ظ

   اینجانب اکرم خداپرست , کارشناسی ارشد علوم تربیتی , مربی دانش آموزان پیش دبستانی هستم. ده سال سابقه ی کار دارم. موضوعی که با آن مواجه شدم تقریبا سه سال پیش بود. دانش آموز عزیزم به اسم عرفان با وسایل دورریختی که در حال ساخت کاردستی بودیم و من از خلاقیت این بچه خیلی خوشم آمد. البته تمام کارهای او بداهه بود و از ذهن خودش استفاده کرد. ازقبل هم فکری نکرده بود.

    وسایل را روی میزی چیده بودیم و او از میان آن ها,

  • مهدی تقی پور حیدری

قضاوت زود هنگام در بازخوردها/ فائزه بهرامی

مهدی تقی پور حیدری | جمعه, ۱۰ دی ۱۳۹۵، ۰۱:۰۵ ب.ظ

   خانم سلیمه ابراهیم نژاد سالهای سال معلم کلاس دوم می باشد و هرسال برای دانش آموزان خود زیر برگه ها تمام بازخوردهای لازم را زیر هر تمرین می نوشتند که دانش آموزان متوجه نکات قوت و ضعف خود شوند.

   در سال 92 وقتی برای دانش آموزانش زیر برگه ها بازخورد می نوشتند برای یکی از دانش آموزان زیر برگه ریاضی نوشتند: پسرم ! اگر دقت لازم را در این قسمت داشتی تمرین بهتر انجام میشد ولی عزیزم انتظار من چیز دیگری بود.

    روز بعد مادر آن دانش آموز به مدرسه آمد و با حالت شاکی و عصبانی گفت: خانم ابراهیم نژاد شما چرا به من و همسرم تذکر دادین؟ و زیر برگه دانش آموز را به معلم نشان داد و گفت شما نوشتین: ولی عزیزم! این کار را می کردی بهتر بود!

   معلم در کمال خونسردی مادر را آرام کرد و به او توضیح داد که اشتباه خوانده است و منظورش این نبود و از این موضوع به عنوان درس اخلاقی برای دانش آموزان خود استفاده کرد و به آنان گفت که هرگز زود قضاوت نکنند!

  • مهدی تقی پور حیدری

بیا باهم دوست باشیم! / مصاحبه کننده: زهرا ملائی محلی

مهدی تقی پور حیدری | جمعه, ۱۰ دی ۱۳۹۵، ۱۲:۴۸ ب.ظ

   مصاحبه شونده: سرکارخانم مرادی، معلم پایه پنجم مدرسه شادروان محمودی،27 سال سابقه.

 

   تجربه ای که سرکارخانم مرادی به عنوان یک معلم باسابقه دراختیار ما قرار دادند در مورد مسئله ای بوده است که درسال جاری با آن مواجه بودند؛ دانش آموز دختری از سال اول تا چهارم حضور در مدرسه ،از مدرسه ومحیط آن بیزار بود وبه اجبار واصرار والدین خود وحتی گاهی با تنبیه بدنی آنها به صورت نامنظم به مدرسه می آمد.

   سرکارخانم مرادی که از وجود چنین دانش آموزی اطلاع داشتند ومیدانستند که قرار است در سال آینده از پایه چهارم به عنوان دانش آموز به کلاس ایشان بیایند،شروع کردند به زمینه چینی در این راستا به نوعی این مسئله رابرطرف کنند ،راه حلی که این خانم معلم پیش گرفتند آن بود که ...

  • مهدی تقی پور حیدری

دختر،مسئولیت پذیر باش!/ مصاحبه کننده:زهرا ملائی محلی

مهدی تقی پور حیدری | جمعه, ۱۰ دی ۱۳۹۵، ۱۲:۳۶ ب.ظ

   

مصاحبه شوندهسرکارخانم زینب عباسپور معلم پایه ششم مدرسه شادروان محمودی 5 سال سابقه تدریس ابتدایی

   تجربه ای که سرکار خانم عباسپور در اختیار ماقراردادند،آن هم به عنوان معلمی که در مقام معلم در دوره ی متوسطه اول کار میکردند وتجربه ی خیلی بالایی از تدریس در دوره ی دبستان ندارند با این وجود توانستند رابطه ای خوب ونزدیکی با دانش آموزان برقرار کنند ویکی از عوامل موفقیت ایشان به عنوان معلم ابتدایی در این مدرسه این امر بوده است .

   مسئله ای که در اینجا مطرح است بیشتر از آن که برای معلم وکلاس آزاردهنده باشد برای والدین دانش آموز مطرح بوده است اما میتوان گفت مسئله ای مهمی تلقی می شود ،چنانکه که وظیفه آموزش وپرورش تربیت یک شهروند مطلوب  ومسئولیت پذیر است.

   والدین یکی از دانش آموزان به معلم مراجعه می کنند وبسیار شاکی از رفتار نامناسب دانش آموز این امر را متذکر می شوند که به هیچ وجه مسئولیتی را در خانه قبول نمی کند وحتی کارهای شخصی خود را هم پذیرا نیست واین امر بسیار برای مادر این دانش آموز آزاردهنده بود.

    راه حلی که خانم معلم آن را پیش رو گرفتند دادن مسئولیت های متفاوت به این دانش اموز در کلاس بود و باتوجه به علاقه و جدیتی که نسبت به خانم معلم داشتند این مسئولیتها از طرف دانش آموز مورد نظر پذیرفته شد وبه نحو احسن به اجرا نیز رسید تاجایی که تمام مسئولیت های خود در کلاس را به درستی انجام میداد و این امر بعد از مدت کوتاهی به خانه نیز تعمیم پیدا کرده بود و خانواده بسیار خرسند وخوشحال از این اتفاق سپاسگذار معلم و شیوه های تربیتی ایشان بودند .

   با توجه به این مورد میتوان نتیجه گفت به عنوان معلم تدریس تنهاترین واولین هدف ووظیفه ی ما نیست بلکه مادر وهله ی اول باید کودکان خود را یک انسان وشهروند خوب وپذیرفته شده در جامعه تبدیل کنیم.به امید چنین موفقیتهایی در نظام آموزشی مان.

  • مهدی تقی پور حیدری

«رفع اختلال در نوشتن» مصاحبه کننده: الهام آبادیان

مهدی تقی پور حیدری | جمعه, ۱۰ دی ۱۳۹۵، ۱۲:۲۲ ب.ظ

تجربه ای از: جناب آقای محسن عنایتی با سابقه 25سال آموزش ابتدایی           

    

به یاد دارم دانش آموزی در پایه دوم ابتدایی داشتم که در نوشتن املا بسیار ضعیف بود، و در کلاس درس برای تقویت املایش روش های بازپروری بسیاری را انجام دادم اما متاسفانه تاثیر زیادی نداشت و نتیجه ای نگرفتم.

  تا اینکه روزی از او خواستم تا درس را از روی کتاب بخواند و در همان هنگام از روی ان بنویسد،  و در اینجا متوجه شدم که او حتی زمانی که از رو می نویسد هم غلط می نویسد، پیرو آن از او خواستم هر کلمه ای را که می خواند ابتدا بخش کند و سپس آن را صداکشی کند و این کار را چندین بار انجام دهد تا بر کلمه تسلط  یابد و سپس به همان صورتی که بخش و صداکشی می کند به همان صورت نیز بنویسد.  

   این روال را تا مدتی درپیش گرفتم و دانش اموز توانست برخی کلمات ساده ای که در درس هایش بود را بنویسد، اما در متن های سنگین تر و طولانی تر متاسفانه این مشکل را تا پایان سال با خود داشت،

    اما در ایام تابستان با همکاری خانواده در یک کلاس خصوصی که من معلمش بودم با او بیشتر کار کردم و توانستم او را تا سطح کلاس دوم دبستان پیش ببرم و خوشبختانه به مرور این مشکل تا کلاس پنجم کاملا حل شد و اکنون از دانشجویان رشته ی معماری می باشد.

  • مهدی تقی پور حیدری

داروی پرخاشگری / نوشته مطهره محمدی کالی

مهدی تقی پور حیدری | جمعه, ۱۰ دی ۱۳۹۵، ۱۲:۱۰ ب.ظ

   تجربه خاص آقای کرمی، معلم فیزیک دومقطع متوسطه اول و دوم و معلم درس کاربا فناوری پایه ششم ابتدایی در دبستان پسرانه شهید موسوی زاده قائمشهر با دوسال سابقه تدریس در مقطع ابتدایی.

   این تجربه مربوط به سال 1394میباشد. یکی از مشکلاتی که معلمان در طی چند سال اخیر با آن مواجه هستند مسئله خشونت دانش آموزان مخصوصا دانش اموزان پسر در مدرسه است. این معلم با تجربه با اقدامی کارآمد توانست تا حد زیادی این مشکل را در رابطه با دانش آموزان خود مرتفع سازد. 

نقل تجربه از زبان خود آقای کرمی:

   یکی از مشکلاتی که معمولا معلمان در رابطه با دانش آموزان با آن درگیر هستند مسئله خشونت دانش آموزان علیه یکدیگر است. به نظر من اگر علت را هم ریشه یابی کنیم منشأ آن را در خانواده می یابیم و می بینیم که این کودکان بیشتر در خانواده مورد خشونت قرار میگیرند. خشونت کلامی یا فیزیکی. مخصوصا خشونت فیزیکی که آن را به شکل خفیف یا شدید در مدرسه نسبت به دوستان و همکلاسی هایشان بروز میدهند.

   سال قبل برای حل این مشکل خانواده آن دسته از دانش آموزانی را که در مدرسه خشونت بیشتری از خود نشان میدادند به یک جلسه در مدرسه دعوت کردیم. طی این جلسه مشاوره ای از خانواده ها خواستیم تا بیشتر نسبت به این مسائل(خشونت) در خانواده حساس باشند. فرزندان خود را در خانواده مورد خشونت قرار ندهند تا آنها هم این خشونت را در مدرسه بازتاب ندهد. 

   این اقدام ما بازتابهای مثبت بسیار خوبی داشت و امیدوارم این روند توسط سایر مدارس هم دنبال شود...

  • مهدی تقی پور حیدری

جادوی محبت / نگارنده: مطهره محمدی کالی

مهدی تقی پور حیدری | جمعه, ۱۰ دی ۱۳۹۵، ۱۱:۵۲ ق.ظ

   تجربه خاص آقای مهدی علیپور، مدیر دبستان پسرانه شهید موسوی زاده قائمشهر با 28 سال سابقه خدمت

   این تجربه مربوط به هفت سال قبل میباشد. روزی ایشان دانش آموزی را در مدرسه ثبت نام میکنند که تمامی مدیران سایر مدارس آن منطقه به دلیل سابقه دزدی از ثبت نام او سرباز میزدند. اما او با اقدامی جالب مسیر زندگی کودک را تغییر داده و اورا هدایت میکند.

ماجرا از زبان آقای علیپور:

   یکی از معضلاتی که در مدارس وجود دارد مسائل تربیتی بچه هاست. حدود هفت سال قبل دانش آموزی را در مدرسه ثبت نام کردم که بعد از ثبت نام وی از سایر مدارس با من تماس گرفتند و میگفتند: آقا شما بیچاره شدید! وقتی دلیل این سخنشان را جویا شدم گفتند: وقتی شما ایستاده اید او جیب شما را خالی میکند! 

  • مهدی تقی پور حیدری

آموزش نشانه ها در فارسی اول دبستان / سید محمد حسین رضایی مقدم 1

مهدی تقی پور حیدری | يكشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۲:۳۶ ب.ظ
در آموزش نشانه ها معلمان علاوه بر رعایت یک اصول کلی از یک سری تجربیات خودساخته استفاده می کنند تا اموزش را تسهیل کنند
 آقای سید حسن رضایی مقدم اشاره کردند که برای استفاده  از حواس مختلف بدن برای تسهیل آموزش از دانش آموزان میخواهم که نشانه های درس داده شده را بر روی دست یا پشت دوست خود با انگشت اشاره بنویسند و این باعث می شود علاوه برحس بینایی ، حس لامسه ی دانش آموز نیز تحریک شود .
   در گوشه ای از حیاط مدرسه مقداری ماسه در کنار باغچه وجود دارد که گاهی اوقات برای اموزش نشانه ها بچه ها را به حیاط برده و از آنها میخواهم تا نشانه ها را بر روی ماسه بنویسند . یا از مقوای قرمز کمک میگیرم. در این حالت دانش آموز حروف درشت نوشته شده روی مقوا را می برد . یا اگر در ان روز نقاشی داشته باشند از آنها  می خواهم که با گواش  حروف را بوسیله انگشت اشاره روی دفتر خود بنویسند.

مصاحبه از سید حسن رضایی مقدم /29سال سابقه تدریس در پایه ابتدایی/دبستان حاج ناصر مهدوی
  • موافقین ۳ مخالفین ۰
  • ۰۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۴:۳۶
  • مهدی تقی پور حیدری