ترس/ فاطمه وکیلی
مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۲:۳۱ ق.ظ
باسمه تعالیتجربه ای که مطالعه می کنید مربوط است به: سرکار خانم : سودابه اشکانی
معلم پایه: اول ابتدایی دبستان دخترانه شاهد تنکابن
سنوات : 23 سال
زمان تجربه : سال 1388
مکان تجربه : دبستانی در یکی از روستا های شهرستان تنکابن
مساله:
در
ابتدای سال تحصیلی با ورود به کلاس متوجه دانش
آموزی به نام فاطمه شدند که طرز نشستنش عجیب ، در خود جمع شده و کز کرده بود. نسبت
به این رفتار فاطمه کنجکاو شدند و برای آشنایی بیشتر با مدیر صحبت کردند چرا
که علاوه بر گذراندن پیش دبستانی در آن
مدرسه، در پایه اول هم تکرار داشت. ایشان تمام کار های فاطمه را تحت نظر داشت و از
دانش آموزان پایه دوم که در سال گذشته هم کلاسی او بودند در مورد او پرس وجو می
کرد. که نتیجه ی بررسی هایشان این بود که فاطمه فردی پرخاشگر ، ناسازگار و ثمره ی
ازدواجی فامیلی بوده؛ همچنین صاحب برادری استثنایی بود که در مدرسه ی کودکان
استثنایی تحصیل می کرد. فاطمه در دروس حفظی قوی و در دروس محاسباتی و رفتار ضعیف
بود. سال قبل برخورد شدیدی با یکی از هم کلاسی هایش داشت و از ترس او حتی گاهی در
زنگ های تفریح به حیاط نمی رفت.
روش ها :·
تقویت
نقاط مثبت ·
تضعیف
نقاط منفی ·
افزایش
توجه به او·
سعی در
دوست کردن او با دیگران و افزایش دامنه ی ارتباطات اجتماعی او·
برقراری
ارتباط با مادر و کشاندن آن به مدرسه·
صحبت با
دانش آموزی که فاطمه از آن می ترسید تا در حیاط کاری به کارش نداشته باشد·
املا را
تکی به او می گفتنتیجه :خواندن و نوشتنش بسیار خوب شد و در نشانه ها پیشرفت بسیاری کرد و با
موفقیت پایه اول را پشت سر گذاشت و بچه های کلاس با او ارتباط صمیمانه ای برقرار
کردند و او را با محبت صدا می کردند. در سال های بعد هم با نمرات خوبی آن را پشت
سر گذاشت.
- ۹۵/۰۲/۰۴