سازمان حمایت از کودکان/فاطمه غلامی
مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۱:۱۵ ب.ظ
بنام خداآقای توکلی مدیر مدرسه امام محمد باقر با بالاتر از 27 سال سابقه در این مدرسه مدیریت می کند.ایشان در گذشته در مدارس ابتدایی تدریس می کردند.ایشان تجربه خود را اینگونه بیان کردند:روزی یکی از بچه ها که سال اول مدرسه اش بود به همرار پدرش به مدرسه آمد.او مدرسه را دوست نداشت و پدرش هر روز او را با زور وکتک به مدرسه می آورد.یک روز که پدرش او را به زور وارد صف کرد و او گریه می کرد،آقای ناظم عصبانی و با او درگیر شد،تا اینکه اورا پیش من آوردند و موضوع را تعریف کردند.
او می گفت:من دیگر دوست ندارم به مدرسه بیایم و گریه می کرد.فکری
به ذهنم رسید.از او خواستم که به کلاس نرود و پیش من درس بخواند،اگر باز
هم مدرسه را دوست نداشت می تواند برود.او نیز قبول کرد.او در دفتر پیش من می نشست و درس می خواند.روزی به او گفتم :سازمانی برای حمایت از کودکان وجود دارد.اگر دوست داری مشکلت را در نامه ای بنویسیم و به آنجا بفرستیم تا آن را حل کنند.سعید
قبول کرد که حرف هایش را بگوید و من در نامه ای بنویسم .او در نامه خود
گفت:من از پدرم و ناظم که مرا می زنند متنفرم.به سعید گفتم این نامه را به
سازمان میفرستم تا مشکل تورا حل کنند.سپس با ناظم و پدر او صحبت کردم تا با او رفتار بهتری داشته باشند.چند
روز بعد از او پرسیدم: که آیا دوست داری به کلاس بروی؟سعید با اشتیاق قبول
کرد زیرا فکر می کرد سازمان این مشکل او را حل کرده است.در صورتیکه آن
نامه هنوز به عنوان یادگاری از آن روزها نزد من است.
- ۹۵/۰۲/۰۴