تجربه معلّمان حرفه ای

Experience of Professional Teachers

تجربه معلّمان حرفه ای

Experience of Professional Teachers

تجربه معلّمان حرفه ای

عمل معلّمی برای معلّمانی که به آن به منزله فرصتی برای اعتلای آموزش و رشد شخصی نظر می کنند، سرشار از تجربه های نادری است که آگاهی از آنان برای دانشجو معلّمان و معلّمان دو خاصیت دارد:
1. آشنایی با تجربه خاص؛
2. کسب انگیزه و اعتماد برای عمل خلّاقانه در موقعیت های واقعی تربیت.
وبلاگ پیش رو، متن مصاحبه کتبی و تصویری از تجربیّات معلّمان حرفه ای، سرآمد و پیشکسوت ایران، بالاخص استان مازندران است
که توسط اینجانب، همکاران و دانشجو معلّمان دانشکده فاطمة الزهراء (س) قائمشهر و دانشکده شهید رجایی بابل وابسته به دانشگاه فرهنگیان در اجرای تکالیف عملکردی واحد درسی " تجربه های خاص حرفه ای در آموزش ابتدایی" تهیه و ثبت شده است. که تلاشی برای شناسایی معلّمان نادر و قدر شناسی از آنان نیز محسوب می شود و پیوندی بین نسل های معلّمان ایجاد می کند.
ضمن سپاس از بازدیدکنندگان محترم، استدعا می شود علاوه بر ارائه نظرات ارزنده خود، در صورت استفاده از متن حق امانت داری را رعایت نموده و با ذکر مأخذ ما را در اعتلای این امر مهم یاری نمایند./ انشاءالله

آخرین نظرات

زنگ علوم/ معصومه کریمی فیروزجایی

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۰۳ ب.ظ
بنده محمدتقی قدمی پور رزاقی مدیر مدرسه صاحب الزمان( عج) قائمشهر هستم ، بیست ودو سال سابقه کار دارم. 
 در یکی از سال ها که در سواد کوه تدریس می کردم معمولا برای تدریس درس علوم بچه ها را به بیرون از مدرسه می بردم مثلا به پارک ، جنگل ، کنار رودخانه که هم تنوعی برای دانش آموزان بشود وهم بتوانند درس را راحت تر وبهتر در فضای آزاد یاد بگیرند ومن هم بهتر تدریس کنم. 
یکی از درس هایی که در آن سال باید تدریس می کردم درس فسیل وسنگواره بود. برای تدریس این درس دانش آموزان را به کنار رودخانه بردم. 
به آن ها گفتم در کنار رودخانه بچرخید وفسیل پیدا کنید. دانش آموزان خیلی تلاش کردند وبه این طرف وآن طرف رفتند، من هم همراه آن ها گشتم اما متاسفانه نتوانستیم چیزی پیدا کنیم.بعد برای اینکه دانش آموزان ناامید وناراحت نشوند گفتم حتما شما خوب نگشتید. الان زنگ علوم تمام شده است وبهتر است به مدرسه برگردیم ودر جلسه بعدی برای پیدا کردن فسیل دوباره به کنار رودخانه می آییم. 
 جلسه بعدی که برای پیداکردن فسیل به کنار رودخانه می رفتیم من از مدرسه یک نمونه از سنگواره ها را برداشتم وهمراه خودم بردم. بعد از مدتی که دانش آموزان گشتندولی نتوانستند چیزی پیدا کنند من آن را کنار رودخانه گذاشتم وبه دانش آموزان گفتم من یک نمونه پیدا کردم بچه ها بیاید ببینید. آن ها آمدند واز اینکه چرا خودشان نتوانستند پیداکنندو من توانستم تعجب کردند. من به آن ها گوشزد کردم که تما در کارتان دقت به خرج بدهید وزود خسته و نا امید نشوید.ح
  • مهدی تقی پور حیدری