تجربه معلّمان حرفه ای

Experience of Professional Teachers

تجربه معلّمان حرفه ای

Experience of Professional Teachers

تجربه معلّمان حرفه ای

عمل معلّمی برای معلّمانی که به آن به منزله فرصتی برای اعتلای آموزش و رشد شخصی نظر می کنند، سرشار از تجربه های نادری است که آگاهی از آنان برای دانشجو معلّمان و معلّمان دو خاصیت دارد:
1. آشنایی با تجربه خاص؛
2. کسب انگیزه و اعتماد برای عمل خلّاقانه در موقعیت های واقعی تربیت.
وبلاگ پیش رو، متن مصاحبه کتبی و تصویری از تجربیّات معلّمان حرفه ای، سرآمد و پیشکسوت ایران، بالاخص استان مازندران است
که توسط اینجانب، همکاران و دانشجو معلّمان دانشکده فاطمة الزهراء (س) قائمشهر و دانشکده شهید رجایی بابل وابسته به دانشگاه فرهنگیان در اجرای تکالیف عملکردی واحد درسی " تجربه های خاص حرفه ای در آموزش ابتدایی" تهیه و ثبت شده است. که تلاشی برای شناسایی معلّمان نادر و قدر شناسی از آنان نیز محسوب می شود و پیوندی بین نسل های معلّمان ایجاد می کند.
ضمن سپاس از بازدیدکنندگان محترم، استدعا می شود علاوه بر ارائه نظرات ارزنده خود، در صورت استفاده از متن حق امانت داری را رعایت نموده و با ذکر مأخذ ما را در اعتلای این امر مهم یاری نمایند./ انشاءالله

آخرین نظرات

مشق های نیمه کاره/سیده شهربانو قاسمی تروجنی

مهدی تقی پور حیدری | جمعه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۲:۱۰ ب.ظ
به نا خالق خوبی هااین تجربه مربوط می شود به خانم مریم خالقی معلم پایه پنجم روستای شهید آباد با 27 سال سابقه کاری.طی مصاحبه ای که با ایشان داشتم گفتند:اوایل کار خود که تازه معلم شده بودم در پایه چهارم تدریس می کردم. یکی از دانش آموزان کلاس که نسبتاً نیمه فعال بوده و از مسئولیت های درسی خود شانه خالی می کرد و مشق های خود را نمی نوشت. حتی زمانی که صفحات درس فارسی زیاد بود تقسیم بندی می کردم و به هرکدام از دانش آموزان یک بخش را حدوداً پنج یا شش خط می گفتم بنویسند،این دانش آموز حتی این چند خط را هم نمی نوشت.مدتی گذشت و من به آن دانش آموز چیزی نگفتم بلکه بهتر شود، هر چند که دانش آموز خوبی بود ولی همچنان به کار خود ادامه می داد و از نوشتن مشق شانه خالی می کرد. یک روز به بچه ها گفتم از جلسه بعد می خواهم از روی دفتر های مشقتان فارسی بپرسم تا هم دقتتان در نوشتن بالاتر برود تا قسمتی را جا نیاندازید و هم خوش خط تر بنویسید.در جلسه بعد ،بعد از پرسش از چند دانش آموز نوبت به این دانش آموز رسید. دیدم مشق هایش را خیلی خوب و بدون جا انداختن نوشت و درس را هم خیلی خوب بلد بود.من خیلی خوشحال شدم و او را تشویق کردم،در پایان سال به او گفتم که من از ابتدا متوجه کار تو شدم ولی چیزی به تو نگفتم تا اشتباهت را جبران کنی .دانش آموز و خانواده اش بابت این موضوع  خیلی از من تشکر کردن.در سال بعد نیز آن دانش آموز شاگردم شد و از لحاظ مسئولیت پذیری در انجام تکلیف خیلی خوب  عمل می کرد، و تکالیفش کامل و به موقع می نوشت. این تجربه یکی از شیرین ترین تجربه هایم و موفقیاتم در طول این چند سال تدریس من بود و من از این موفقیتم خیلی خوشحالم.یادمان باشد:عصبانیت و تنبیه همیشه کارساز نیست ،بلکه می شود با یک تصمیم کوچک و ساده تحول بزرگی به وجود آورد.
  • مهدی تقی پور حیدری