مداد عشق/زهرا اخروی،سارا اسمعیلی
مهدی تقی پور حیدری | جمعه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۸:۴۷ ق.ظ
به نام خداوند مهربانی ها...جناب آقای حسین فرهادی محلی،آموزگار مقطع ابتدایی با سی سال سابقه در تدریس تمام پایه های این مقطع از تجربه شیرین خود میگویند:در مدرسه ای از روستاهای شهرستان نکا،دانش آموزی داشتم که از نوشتن و دست گرفتن مداد بشدت میترسید.و از این موضوع رنج میبرد.
یک روز از او پرسیدم چه مدادی را دوست داری؟دلت میخواهد مدادت چه شکلی باشد؟او در جوابم گفت:مداد سیاه...به بازار رفته و یک مداد زیبا و گران قیمت که به رنگ سیاه بود برایش خریدم...البته دو تا!!یکی برای او و یکی برای خودم...به او گفتم در میز مقابلم بنشیند و هرکدام روی یک میز جداگانه باهم مشغول نوشتن شدیم،با لحن امیدوار کننده ای به او گفتم:ببین من هم میخواهم همراهت بنویسم،چون من هم یک روز دانش آموز بودم و مثل تو مشق مینوشتم،روی همین میز و نیمکت ها نشستم تا به این مرحله رسیدم که معلم شدم...آرام آرام او را طی مدتی در نوشتن همراهی کردم که اتفاقا به قدری خطش زیبا شده بود و از نوشتن لذت میبرد که یک روز از او خواستم در مورد موضوع درختکاری روی برگه چند جمله بنویسد تا آن را روی تابلو نصب کنم و در دید تمام دانش آموزان قرار دهم...که دانش آموزان از دست خط زیبای او الگو بگیرند!!!!!!
- ۹۵/۰۲/۰۳