تجربه معلّمان حرفه ای

Experience of Professional Teachers

تجربه معلّمان حرفه ای

Experience of Professional Teachers

تجربه معلّمان حرفه ای

عمل معلّمی برای معلّمانی که به آن به منزله فرصتی برای اعتلای آموزش و رشد شخصی نظر می کنند، سرشار از تجربه های نادری است که آگاهی از آنان برای دانشجو معلّمان و معلّمان دو خاصیت دارد:
1. آشنایی با تجربه خاص؛
2. کسب انگیزه و اعتماد برای عمل خلّاقانه در موقعیت های واقعی تربیت.
وبلاگ پیش رو، متن مصاحبه کتبی و تصویری از تجربیّات معلّمان حرفه ای، سرآمد و پیشکسوت ایران، بالاخص استان مازندران است
که توسط اینجانب، همکاران و دانشجو معلّمان دانشکده فاطمة الزهراء (س) قائمشهر و دانشکده شهید رجایی بابل وابسته به دانشگاه فرهنگیان در اجرای تکالیف عملکردی واحد درسی " تجربه های خاص حرفه ای در آموزش ابتدایی" تهیه و ثبت شده است. که تلاشی برای شناسایی معلّمان نادر و قدر شناسی از آنان نیز محسوب می شود و پیوندی بین نسل های معلّمان ایجاد می کند.
ضمن سپاس از بازدیدکنندگان محترم، استدعا می شود علاوه بر ارائه نظرات ارزنده خود، در صورت استفاده از متن حق امانت داری را رعایت نموده و با ذکر مأخذ ما را در اعتلای این امر مهم یاری نمایند./ انشاءالله

آخرین نظرات

عشق ومحبت / نوشته عارفه اسماعیلی

مهدی تقی پور حیدری | شنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۵، ۰۸:۰۴ ب.ظ

تجربه­ ای از سرکار خانم مریم جعفرپور با 19سال سابقه معلمی در مقطع ابتدایی

    سال 1391در پایه دوم دانش­ آموزی داشتم که حرف زدن بلد نبود یعنی نمی­توانست جملات را ادا کند حتی زمانی که جمله­ ای به من میگفت چند لحظه باید صبر می­کردم ویا باید دوباره تکرار می­کرد وگاهی اوقات هم دانش آموزان ترجمه­ اش می­کردندکه او چی گفته است. 

   من دیدم دانش آموز عمرش در کلاس دارد به هدر می­رود، از مدیر خواستم او را معرفی کند به مدارس استثنایی، آقای مدیر گفتند: وضع مالی پدر ومادرش زیاد خوب نیست وشاید نتوانند از پسش بر بیایند وممکن است برای شما کمی بد شود ولی من خودم اصرار کردم و با مدیر مجتمع صحبت کردم و ایشان را در جریان گذاشتم ایشان هم بامن همکاری کردند. با والدین آن کودک صحبت کردم و از آنها خواستم این کار را انجام دهند و من حاضرهستم که این دانش آموز را در کلاس داشته باشم ولی در کنارش برای او یک معلم استثنایی بگیرد، دانش آموزی که نتواند در کلاس حرف بزند وخوب پیش برود مخل کلاس می­شود واو را در کلاس تحمل می­کردم.

   وقتی که برای سنجش اورا بردند معلم استثنایی یه او معرفی کردند وخصوصی او را میفرستادند کلاس. زمانی که او کلاس خصوصی می­رفت توانست خواندن را یاد بگیرد در حدی که همان معلم استثنایی به او یاد میداد بعد دانش آموزان دیگر که زنگ­های بخوانیم می­آوردم جلو او را می­آورد با آن برگه­ای که همیشه دستش بود، بخوانیم را می­خواند و کتاب مخصوص خود را داشت.

    خدارو شکر در پایه دوم که بود یه چیزایی را برای خواندن یاد گرفته بود و درکلاس سوم هم گاهی اوقات می­آمد پیش من و به من سرمی­زد من به او میگفتم: داداش من فارسی کلاس دوم را بخوان می­دیدم او قشنگ می­خواند وزبانش خیلی بهترشده بود تا زمانی که در کلاس من بود الان هم در پایه چهارم است ولی در درس ریاضی معلم استثنایی نتوانست با او زیاد کارکند ولی در ریاضی خوب پیش رفت چون انگاری معلمش زیاد به ریاضی اهمیت نمیداد ولی خدا رو شکر در بخوانیم توانست گلیم خود را از آب بکشد بیرون یعنی به حدی رسید که بتواند گلیمش را از آب بکشد بیرون وبرای فردایش به درد بخورد.   

  • مهدی تقی پور حیدری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی